دوست و دشمن

من همیشه نهایت سعیم رو کردم که با همه دوست باشم و برای خودم دشمن بوجود نیارم…

اما امروز فکر کنم دومین دشمن جدی خودم رو درست کردم…

اولیش رو فکر کنم پارسال درست کردم، مطمئنم آدم فوق العاده موفقی خواهد شد و همین الآن هم هست، و منم بهترین آرزو هارو براش دارم. کسی بود که همیشه فکر می کردم بهترین دوستمه اما انگار اون هیچ وقت من رو دوست خودش نمیدونست… اما دلیل دشمنی من و این دوستم، تا جایی که می دونم من نبودم…

امروزم دومین دشمنم رو که مطمئنم اونم فوق العاده موفق خواهد شد برای خودم درست کردم… شریکم بود توی یک کاری که من برنامه نویسش بودم و اون بازاریابش و در واقع تمام کارها به جز بخش فنی با اون بود. این پروژه کل زندگی اون بود ولی فقط یکی از کلی کار من بود. اما از اونجایی که کل زندگی اون بود همیشه سعی می کردم یه مقدار از وقتمو برای کار اون بزارم کنار، اما خوب نمی تونستم اونقدری که اون توقع داشت وقت بزارم، چون اونم در حدی که به من می گفت نمی تونست از طرف خودش کار رو پیش ببره، با وجود اینکه فوق العاده خوب کار می کرد اما خوب خیلی بزرگ فکر می کرد و هدف هاش زیادی بزرک بودن و هستن. منم از این طرف نمیرسیدم با سرعتی که اون میخواد روی پروژه کار کنم. امروز دیگه با هم صحبت کردیم و من بهش پیشنهاد کار با یک گروه دیگرو دادم. خلاصش اینکه بهم گفت که تو زندگی من رو در خطر انداختی… من نهایت سعیمو کردم تا کار اون رو هم انجام بدم چون این پروژه همه کار اون بود. هیچ وقت قصدم این نبوده. اخرین جمله ای هم که بهم گفت این بود که دنیا کوچیکه و بالاخره در آینده چشم تو چشم میشیم… در هر صورت من هنوز با اینکه با هم کار کنیم مشکلی ندارم و هر وقتی که باز هم بیاد و بتونم کمک کنم این کار رو می کنم. من مطمئنم آدم موفقی خواهد شد و هست. البته اون به نظرش من اصلاً موفق نیستم طبق بحث آخری که کردیم.

خوب نتیجه ای که می تونم بگیرم این هست که من باید خیلییی موفق بشم، چون مطمئنم دشمن هام خیلی موفق خواهند شد. من باید به قدری موفق بشم که بتونم به دشمنام کمک کنم. باید قبل از اینکه کاری به ضرر من انجام بدن، بتونم یجوری کمکشون کنم تا دوست شیم و دشمن نباشیم. و از اونجایی که دشمن هام خیلی خیلی مطمئنم موفق خواهند شد، کار آسونی نیست این موضوع :) .

امیدوارم پست بعدیم درباره دوست و دشمن هام در مورد دوست شدن با یکی از دشمنام باشه، نه یک دشمن جدید.

اولین روز سال ۱۳۹۰ خارج از ایران

خوب! امروز اولین روز سال ۱۳۹۰ هست که ایران نیستم… تا ۱۵ روز آینده خونه عمه عزیزم تو ایتالیا خواهم بود به همراه آرش جون و مادر پدرم.

این روزها روزای خیلی خوبی برای فکر کردن به اینکه چه کارهایی می تونم بکنم هست. یک سری ایده جدید دارم که امیدوارم قبل از اینکه آمریکا برم بتونم کامل پیاده کنم.

بعد از چندین روز فیس بوکم رو امروز چک کردم و خیلی خوشحالم که این همه دوست با مرام و دوست داشتنی دارم. یک Screenshot از صفحه فیس بوکم گرفتم تا یادگاری بمونه. حجم سایز اصلیش ۳ مگ شده حدوداً اما به نظرم قرار دادنش اینجا کاملاً میارزه. روش کلیک کنید تا سایز اصلیش بیاد یا می تونید اینجا هم کلیک کنید.

خیلی خوشحالم. مرسی از همتون!
 

دوگل چیه و چرا درستش کردم؟

خوب امروز نشستم یه مقدار روی دوگل (http://doogle.ir) کار کردم… کلاً این روزا زیاد بهش فکر می کنم…

خوب شاید بد نباشه یه توضیح بدم که هدف از به وجود اومدن دوگل چی هست اصلاً! چند وقت پیش داشتم فکر می کردم چند تا دامنه .ir کلاً وجود داره؟ طبق آماری که nic.ir خودش در سایتش قرار داده حدود ۱۸۲ هزار تا دامنه .ir فعّال داریم! این آمار رو می تونید در این لینک مشاهده کنید:

https://www.nic.ir/Statistics

روز بعدش به یکی از بچه ها (امین) سپردم به nic زنگ بزنه ببینم با چه شرایطی کل این دامنه ها رو که ثبت شدن بهمون میدن، که در پاسخ گفتن کلاً nic هیچ گونه سرویسی در این خصوص نمیده و کلاً به جز Whois و ثبت دامنه هیچ API دیگه ای نمیده…

روز بعد یه دیکشنری با استفاده از بانک اطلاعاتی مبدل پینگلیش به فارسی که چند سال پیش ساخته بودم که شامل حدود ۳۰۰ هزار کلمه پینگلیش میشه و یک دیکشنری انگلیسی که ۵۰۰ هزار کلمه انگلیسی داشت ساختم و یه برنامه نوشتم تا از تمام ۸۰۰ هزار کلمه توی سایت nic به ترتیب whois بگیره. نتیجه کار ۳۵ هزار تا دامنه گرفته شده .ir بود. یعنی هنوز ۱۴۷ هزار تا دامنه وجود داشت که با وجود چک کردن این ۸۰۰ هزار کلمه هنوز پیدا نشدن. البته طبیعی هست چون خیلی دامنه ها دو حرفی هستند یا عدد توشون هست یا – … اما همین ۳۵ هزار تا برای شروع کار من کافی بودن.

یه برنامه خیلی ساده دیگه نوشتم که تمام این ۳۵ هزار تا دامنرو چک کنه و ببینه کدوماشون روشون سایت هست و کدوما فقط دامنه هستن. جالبه که نتیجشو بدونید. تقریباً دو سوم دامنه ها روشون هیچ سایتی نبود و فقط دامنشون خریداری شده بود که بعداً فروخته بشه احتمالاً یا صاحب دامنه از بالا آوردن سایت صرف نظر کرده بوده. خوب این که خیلی بده! اگر رو تمام این دامنه ها حتی یه صفحه خالی با تیترشون بود و به هم لینک میدادن، یا مثلاً حتی ۴ تا تبلیغ خالی قرار میگرفت هم میتونست باعث PageRank گرفتنشون بشه و هم میشد ازشون درآمد ایجاد بشه… همینطور اگه مثلاً تو هر صفحه این جمله نوشته می شد که "شما می توانید این دامنه را بخرید" و یه فرم پیشنهاد قیمت میومد کلی بیشتر دامنه خرید و فروش می شد. سایت های Parking که در خارج ایران مرسوم هستند تا حدودی همین کار رو می کنن که معروف ترینشون Sedo Parking هست.

اما حالا چی میشد اگر یه شبکه اجتماعی برای این موضوع داشته باشیم؟ و فقط دامنه های بدون هاست نباشن! همه بتونن در مورد سایت های فعال یا دامنه های غیر فعّال نظر بدن. هر دامنه یه دیوار داشته باشه، افراد بتونن سایت ها و دامنه ها رو به لیست علاقشون اضافه کنن… و این موضوع فقط مربوط به سایت های ایرانی باشه. در کنارشم سرویس پارک داشته باشیم. یعنی هر شخص با عوض کردن dns دامنش به ns1.doogle.ir بتونه به جای اینکه هیچ صفحه ای روی دامنش نباشه، صفحه خرید دامنه براش بیاد، همینطور بقیه دامنه های اون شخص نمایش داده بشه و دامنه های مرتبط. همینطور بهش این امکان داده بشه تا تبلیغات دامنه های پارک شده خودشو کنترل کنه! این خیلی خوبه… یعنی هم امکان بیشتر برای فروش دامنش، امکان PageRank گرفتن دامنش، امکان نظر دادن بقیه روی دامنش، امکان کسب درآمد از طریق تبلیغاتی که روی صفحه دامنش قرار میده!

برای مثال لینک زیر رو می تونید ببینید، که یه سایت پارک شده روی دوگل هست:

http://nushin.ir

حالا اگر من به عنوان مثال اسمم نوشین باشه، وقتی برای تست میخوام ببینم nushin.ir آیا آزاده یا نه؟ صفحه ای رو میبینم که این دامنه برای فروش قرار داده شده و آزاد نیست و در صورتی که دوست داشته باشم میتونم پیشنهاد خرید دامنرو بدم! خیلی بهتر از اینه که صفحه Can not find this page بیاد.

یک صفحه آمار هم قرار دادم فعلاً توی دوگل که با رفتن به تب برترین ها میتونید ببینید چه افرادی بیشترین دامنه .ir رو دارن و با توجه به رنک Alexa برترین سایت هایی که .ir هستند چه سایت هایین…

این روزها دارم به امکانات بیشتر برای دوگل فکر می کردم. خیلی کارها میشه کرد! اگر چیزی به نظرتون رسید خوشحال میشم به من هم بگید.

کادوی تولد از طرف آرش جونم

امروز رفته بودم یه سر بیرون، وقتی برگشتم آرش جون (برادر ۱۱ سالم) اومد بغلم کرد و بهم تولدمو تبریک گفت… کلی خوشحال شدم.

بعدش که رفتم اتاقم یه چیزی دیدم که کلییییییی سورپرایز شدم. تصمیم گرفتم مرحله به مرحل دقیقاً از چیزایی که دیدم وقتی وارد اتاق شدم عکس بندازم و همینجا قرارش بدم! :) آرش جونم مرسیییی بخاطر کادوی تولدت :*


 


 


 

اولین پست در دومین روز سال ۱۳۹۰

امروز دومین روز سال ۱۳۹۰ هست… می خوام از امروز هر روز حتی یک پاراگراف هم که شده درباره کارهای مفیدی که انجام دادم  در اون روز بنویسم…

دلیلش هم خیلی از دوستام می دونن، چون قرار هست ۴ روز دیگه از ایران برم و احتمالاً برای مدّت زیادی به ایران بر نمی گردم. پس باید این رفتنم یک ارزشی داشته باشه در مقابل تمام چیزهایی که با رفتنم از ایران از دست میدم. تو این بلاگ میخوام به خودم نشون بدم که رفتنم فایده داشته، هر روز که نتونم کار مفیدی از خودم بنویسم یعنی یک روز الکی از همه افرادی که دوسشون دارم دور بودم.

برای دوستانی که نمیدونن، من چندین سال هست (شاید الآن دیگه ۵ ۶ سال شده باشه) که برای یک شرکت آمریکایی با نام هایپرآفیس از راه دور کار می کنم و این شرکت امسال اقدام به گرفتن یک ویزای کاری برای من کرد تا امکان رفتن به آمریکا و کار کردن براشون رو داشته باشم… تا الآن فکر می کردم آخرش ویزام جور نمیشه و به مشکلی بر خواهد خورد، چون معمولاً این نوع ویزا رو به لیسانسه ها نمیدن، تا موقعی که ویزا توی پاسپورتم خورد و دیدم انگار جدّی هست رفتنم.

امیدوارم بتونم واقعاً در ازای دوری از خانوادم و تمام دوستام که فوق العاده فوق العاده دوسشون دارم، چیزایی بدست بیارم که بتونه جبران کنه این دوری رو…

امروز روز تولدمه، همینطور تولد این بلاگ و روزنوشته هام! برای اولین بار به یه نکته جالب بر خوردم، هیچ کس نمی تونه دقیقاً سر موقع تولد منو تبریک بگه :) ) چون امروز ساعت ها یک ساعت به جلو کشیده میشه، یعنی دقیقاً ساعت ۱۲ یهو میشه ۱… پس کسی نمیتونه ساعت ۱۲ تولدم رو تبریک بگه و همه مینیمم می تونن با یک ساعت تأخیر تبریک بگن… همینطور من روز تولدم یک ساعت کم داره! اینم امسال فهمیدم! البته دو تا از دوستان این نکترو به من تفهیم کردن :) )

امروز به مناسبت تولدم سایت Doogle.ir رو به خودم کادو میدم که فکر می کنم اولین شبکه اجتماعی پارک دامنه باشه… لااقل تا به حال خودم ندیدم همچین چیزی. لااقل مطمئن هستم اولین نسخه ایرانیشه با اینکه خارجیشم هر چی گشتم نبود.

خوشحالم اینجا می نویسم،
دلم هنوز نرفته برای خیلیا تنگ شده، برا یه نفر خیلی بیشتر…

عید همتون مبارک، براتون آرزوی یه سال خیلی خیلی خوب می کنم،
سیاوش

بررسی فیس بوک از نظر فنی و اجتماعی

توجه

این مقاله هنوز کامل نشده و در حال تکمیل شدن است، لطفاً در بخش نظرات قسمت هایی که بنظرتان باید اضافه شود پیشنهاد دهید

مقدمه

Facebook Logo - لوگوی فیس بوک

امروز داشتم فکر می کردم در حال حاضر هر جا می رم صحبت از فیس بوک هست… سایتی که سال ۲۰۰۴ شروع به کار کرده و سازندش یعنی مارک زوکربرگ رو ظرف این ۷ سال به جوان ترین میلیاردر جهان در سن ۲۶ سالگی تبدیل کرده. واقعاً جای تبریک داره.

آمارجالب فیس بوک

می خوام یک سری آمار جالب در ارتباط با سایت فیس بوک بگم، شاید خیلی از ما حدوداً این آمار رو بدونیم، اما یادآوریش هم حتی می تونه جالب باشد.

  • فیس بوک طبق آمار ۲۰۱۰ میلادی بیش از ۵۰۰ ملیون کاربر فعّال داره! و ۵۰% از کاربرانش هر روز حداقل یک بار به فیس بوک سر میزدند!
  • در فیس بوک هر شخص بصورت میانگین ۱۳۰ نفر در لیست دوستانش دیده می شه و ۷۰۰ دقیقه در ماه رو مشغول استفاده از فیس بوک هست. بطور کلی ما انسان ها ۷۰۰ بیلیون دقیقه در ماه رو در این سایت صرف می کنیم. با یه حساب سرانگشتی میشه حدود ۱۳۳۰۰۰۰ سال وقت ما انسان های کره خاکی در هر ماه. خیلی عدد بزرگیه، نه؟
  • حدود ۹۰۰ ملیون عنصر از جمله صفحات، گروه ها، رخدادها و … در حال حاضر در فیس بوک وجود داره. هر کاربر بصورت متوسط به ۸۰ عنصر متصل هست. یعنی بطور متوسط یک کاربر مثلاً به ۳۰ صفحه، ۳۰ گروه و ۲۰ رخداد متصل هست و هر ماه هر کاربر ۹۰ قطعه اطلاعات ایجاد می کنه، یعنی بطور متوسط ۳ قطعه در روز و هر ماه ۳۰ بیلیون قطعه اطلاعات از جمله لینک، خبر، بلاگ، یادداشت، آلبوم عکس و … به اشتراک گذاشته میشه! باز هم با یک حساب سرانگشتی یعنی هر دقیقه حدود ۷۰۰ هزار مطلب و هر ثانیه ۱۱ هزار و پانصد مطلب داره به فیس بوک اضافه میشه.
  • فیس بوک در حال حاضر به ۷۰ زبان دنیا ترجمه شده و حدود ۳۰% کاربران فیس بوک آمریکایی هستند. حدود ۳۰۰ هزار کاربر به ترجمه فیس بوک به زبان های دیگه کمک کردن. لازم به ذکر هست که فیس بوک یک برنامه جهت ترجمه در اختیار کاربرانش قرار داده که خود کاربران به ترجمه ی هر قسمت از اون می تونن کمک کنند.
  • همانطور که می دونید در فیس بوک هر شخص می تونه نرم افزار هایی که اصطلاحاٌ به اون App گفته میشرو نصب کنه. امکان ساخت App در فیس بوک در ۲۰۰۶ معرفی شد و نسخه جدیدش در ۲۰۰۷ معرفی شد و هر شخص امکان ایجاد نرم افزارهای تحت فیس بوک رو پیدا کرد و اینجا بود که فیس بوک تمام رقیب های خودش رو رسماً پشت سر گذاشت و فیس بوک رو به یک Platform برنامه نویسی تبدیل کرد! چقدر هوشمندانه… کی فکر می کرد یک شبکه اجتماعی به قدری قدرت پیدا کنه که برنامه هایی که داخل اون ساخته می شن هم با قیمت های نجومی خرید و فروش بشن بین شرکت های متفاوت… جالبه که بدونید در فیس-بوک روزانه ۲۰ ملیون برنامه فیس بوک نصب میشه و هر روز ۲۵۰ میلون نفر با فیس بوک در برنامه های خارج از فیس بوک کار میکنند. لازم به ذکر هست که حتی خارج از سایت فیس بوک و هر کسی حتی در سایت شخصی خودش می تونه یک برنامه ی ساده که از فیس بوک استفاده می کنه داشته باشه! از وقتی که این امکان گذاشته شده روزانه ۱۰ هزار سایت جدید از افزونه های فیس بوک در سایتشون استفاده می کنند و در حال حاضر ۲٫۵ ملیون سایت این افزونه ها رو نصب دارند!
  • بیشتر از ۲۰۰ ملیون کاربر فعال از طریق موبایل به فیس بوک وصل می شن و جالبه بدونید که افرادی که با موبایل به فیس بوک دسترسی دارند حدوداً دوبرابر افرادی که با رایانه وصل می شن در فیس بوک فعال هستند.

تمام آماری که در ارتباط بالا ذکر شد برای سال ۲۰۱۰ هست و آخرین آمار رسمی اعلام شده توسط خود فیس بوکه… یعنی تا الآن احتمالاً تمام این موارد رشد کردن.
این نکات هم شاید برای شما جالب باشه که طبق آمار Alexa سایت فیس بوک در کشورهای مکزیک، اندنزی، ترکیه، آرژانتین، مالزی، ونزولا، فیلیپین، کلمبیا، نیجریه، چیلی و سنگاپور پربازدیدترین وبسایت و در کشورهایی نظیر آمریکا، آلمان، فرانسه، ایتالیا، اسپانیه، کانادا، استرالیه و … بعد از گوگل دومین پربازدیدترین وبسایت هست.
نکته ی خیلی خیلی جالب این هست که با وجود فیلتر بودن این سایت در ایران، فیس بوک ۲۵امین وبسایت پربازدید ایرانی هست! این یعنی ویزیت این سایت فیلتر شده از سایت سازمان سنجش بیشتر هست.

تاریخچه فیس بوک

خیلی از شما حتماً فیلم The Social Network رو دیدید، اگر هنوز ندیدید بهتون پیشنهاد می کنم حتماً ببینید. ممکنه کاملاً واقعی نباشه اما مقدار خیلی زیادیش مطابق واقعیت به نظر میاد و شاید بتونه به خیلی از ما انگیزه بده!

سال ۲۰۰۴

Facebook - The Social Network

خوب حالا یک تاریخچه کمی تخصصی تر از فیلم رو می خوایم بررسی کنیم. Facebook که در ابتدا اسمش TheFacebook بود در فبریه ی ۲۰۰۴ توسط مارک زوکربرگ (Mark Zuckerberg) و چند تا از دوستانش در خوابگاه هاروارد ایجاد میشه. خیلی جالبه، نه؟ اکثر پروژه های خیلی بزرگ که الآن می بینیم از همین دانشگاه شروع میشه… گوگل هم از دانشگاه شروع شده و پروژه دانشگاهی بوده و الآن بزرگ ترین شرکت در وب هست. در ماه مارچ یعنی یک ماه بعد فیس بوک به دانشگاه های Stanford، Columbia و Yale گسترش پیدا می کنه. یعنی در این زمان فقط افرادی که از این دانشگاه ها میل داشتند می تونستن عضو فیس-بوک بشن. در ماه ژون فیس بوک مرکز خودش رو به Paolo Alto در کالیفرنیا منتقل می کنه. در ماه سپتامبر برنامه گروپ به فیس بوک اضافه می شه و افراد می تونن گروه ایجاد کنند. همینطور Wall به صفحه کاربری اضافه میشه. Wall یا دیوار خیلی ایده ی قشنگی هست. هر شخص می تونه روی دیوار خودش و بقیه مطلبی رو بنویسه و تمام فعالیّت افراد روی دیوارشون ثبت میشه! خیلی ایده ی قشنگیه. در ماه دسامبر فیس بوک به ۱ ملیون کاربر میرسه. یعنی در کمتر از یک سال فیس بوک ۱ ملیون عضو پیدا می کنه! یک ملیون کاربر در کمتر از یک سال… نکته قابل توجه این هست که فیس بوک هنوز فقط از دانشگاه ها عضو می پذیره، یعنی ۱ ملیون عضو اولش همه دانشگاهی بودن! اونم از بهترین دانشگاه های آمریکا مثل استنفورد، هاروارد و …
می دونید ما ایرانی ها مخصوصاً باید از این مورد شدیداً درس بگیریم. ما در ایران برنامه نویس های خیلی خیلی بهتر از خیلی جاها داریم، نمی خوام جسارت کنم، اما مطمئناً برنامه نویس های بهتر از مارک هم داریم و داشتیم. اما ما ایرانی ها خیلی طولش می دیم. نه! بهتره نگم ما ایرانیا. خودم رو می گم، ببخشید. من خیلی طولش میدم… هیچ چیز رو روش تمرکز نمی کنم. زمان خیلی مهمه… شاید فیس بوک ۱ ماه دیر می کرد الآن آماری که در بالا دیدیم رو نداشت، شاید یک شرکت دیگه داشت. ما ایرانی ها خیلی در ایجاد محصولات خوبیم، خیلی خوب یک سایت درست می کنیم مثلاً اما بلد نیستیم تبلیغش کنیم، بزرگش کنیم. یعنی من بلد نیستم. در ایران سرمایه گذار و پشتیبان خوبم خیلی سخت پیدا میشه. البته حق هم دارن سرمایه گذارها، چطور می تونن روی چیزی سرمایه-گذاری کنن که ممکنه همین فردا فیلتر بشه؟! اما کلاً برای وبسایت نمی گم، برای یک پروژه تحقیقاتی هم همینطور هست. شاید هم ضعف من باشه، که نمی تونم کارم رو بخوبه به سرمایه گذار بفهمونم و خوب Present نمی کنم. من این رو قشنگ دیدم، در آمریکا محصولاتی رو می فروشن که واقعاً خیلی ابتدایی هستند. اما با تبلیغ و نمایش خوب می شه ابتدایی ترین محصولات رو هم به افراد فروخت! اونجا خوب میدونن چطور باید چیزی که ساخته شدرو خوب نمایش بدن… دقیقاً جایی که ما ضعیف هستیم، خیلی خوب یک محصول رو درست می کنیم اما اگر نصف اون زمان وقت ساختش می کردیم و اون زمان رو صرف نمایش و معرفی می کردیم فکر کنم خیلی موفق تر می بودیم.

سال ۲۰۰۵

  • در می ۲۰۰۵، فیس بوک ۱۲٫۷ ملیون دلار سرمایه گزاری توسط یک شرکت روش میشه و فیس بوک ۸۰۰ دانشگاه رو تحت پوشش خودش قرار میده! یعنی هنوز خارج از دانشگاه ها نمی تونستن عضو سایت بشن
  • در ماه آگست اسم خودش رو از TheFacebook.com بصورت رسمی به Facebook تغییر میده و در ماه سپتامبر فیس بوک به دبیرستان ها خودش رو گسترش میده. یعنی حالا از دبیرستان ها هم عضو می پذیره.
  • در ماه اکتبر برنامه Photos یا عکس ها به فیس بوک اضافه میشه و افراد می تونستن عکس اضافه کنند! یعنی تا اینجا در فیس بوک افراد حتی نمی تونستن آلبوم عکس داشته باشند و این همه پیشرفت کرده! فیس بوک در این تاریخ شروع به جذب دانشگاه های بین-المللی می کنه.
  • در ماه دسامبر سال ۲۰۰۵ فیس بوک به ۵٫۵ ملیون کاربر فعال میرسه! لازم به ذکر هست تمام این ۵٫۵ ملیون عضو یا دانشجوی دانشگاه هستند یا دبیرستانی.

سال ۲۰۰۶

  • در آپریل ۲۰۰۶ چندین سرمایه گذار ۲۷٫۵ ملیون دلار روی فیس بوک سرمایه گذاری می کنن! و فیسبوک نسخه موبایل خودش رو ایجاد می کنه.
  • در ماه آگست محیط ساخت نرم افزار فیس بوک ایجاد میشه و همینطور برنامه یادداشت ها یا Notes ارائه میشه. و ماکروسافت به فیس بوک قراردادی در ارتباط با تبلیغات فیس بوک می بنده.
  • در سپتامبر و نوامبر خوراک خبر و چندین امکان حفظ حریم شخصی به فیس بوک اضافه میشه و ثبت نام در فیس بوک برای همه آزاد میشه! همینطور امکان به اشتراک گذاشتن مطالب در فیس بوک ایجاد میشه و در ۲۰ سایت همکار همزمان ارائه میشه.
  • در دسامبر ۲۰۰۶ فیس بوک به ۱۲ ملیون عضو فعّال میرسه!

سال ۲۰۰۷

  • در مارچ این سال فیس بوک ۲ ملیون عضو فعّال کانادایی و ۱ ملیون عضو فعّال از کشور انگلیس پیدا میکنه.
  • در ماه آپریل فیس بوک به ۲۰ ملیون عضو میرسه و طراحی سایت تغییر پیدا می کنه و جدید میشه.
  • در ماه می Platform جدید فیس بوک با ۶۵ توسعه دهنده نرم افزار همکار و ۸۵ برنامه ی فیس بوک معرفی میشه!
  • در ژولای فیس بوک شرکت Parakey رو می خره و در ماه اکتبر فیس بوک به ۵۰ ملیون عضو فعّال می رسه! همینطور Platform فیس بوک برای موبایل معرفی میشه و در نوامبر فیس بوک تبلیغاتش رو با نام Facebook Ads شروع می کنه.

سال ۲۰۰۸

  • در ماه فوریه فیس بوک به زبان های اسپانیایی و فرانسوی ارائه میشه و در ماه مارچ نسخه آلمانی اون هم ارائه میشه. همینطور فیس بوک به خاطر اعتراضاتی که در ارتباط با حفظ حریم خصوصی افراد شده بود تغییراتی رو در این زمینه جهت بهبود کنترل حفظ حریم شخصی ارائه می کنه.
  • در ماه آپریل فیسبوک سیستم چت رو ارائه میده و این سایت در بیش از ۲۱ زبان دنیا قابل دسترسی کاربرانش قرار می گیره.

سال ۲۰۰۹

  • فیس بوک در ماه ژانویه به ۱۵۰ ملیون کاربر میرسه و CNN Live از امکانات فیس بوک در سایتش استفاده می کنه!
  • در فوریه فیس بوک به ۱۷۵ ملیون کاربر میرسه! یعنی در یک ماه ۲۵ ملیون عضو فعّال جدید! همینطور امکان Like یا لایک به فیس بوک اضافه میشه.
  • در ماه آپریل فیس بوک به ۲۰۰ ملیون کاربر میرسه، یعنی ۲۵ ملیون کاربر جدید دوباره در یک ماه. در ماه ژون افراد امکان انتخاب Username یا نام کاربری رو پیدا می کنن و در ژولای فیس بوک به ۲۵۰ ملیون کاربر فعّال می رسه.
  • در ماه آگست فیس بوک FriendFeed که در بین وبلاگ نویسان ایرانی بسیار معروف هست رو می خره.
  • در ماه های سپتامبر و دسامبر ۲۰۰۹ فیس بوک به ۳۰۰ و ۳۵۰ ملیون کاربر فعّال می رسه!

سال ۲۰۱۰

  • فیس بوک در ماه فوریه به ۴۰۰ میلون کاربر می رسه و در ماه ژولای نسخه بتای Questions یا سوال ها معرفی میشه.
  • در ماه ژولای فیس بوک به نیم ملیارد کاربر فعّال میرسه و در ماه آگوست نرم افزار Places ارائه میشه!

سال ۲۰۱۱

این ها تاریخچه ای بود از فیس بوک که توسط خودش در وبسایتش قرار گرفته. در سال ۲۰۱۱ هم که فکر میکنم تغییرات کلیدی در ظاهر صفحه کاربران، ظاهر صفحات در گروه ها بوده. همچنین سیستم Messages جدید که هدفش جمع آوری میل، پیام ها، چت ها و پیامک ها در یک محیط واحد بوده یکی از تغییرات اساسی فیس بوک بوده. در این اقدام فیس بوک به کاربران ایمیل هایی از نوع @facebook.com ارائه کرده که در حال حاضر بصورت دعوت نامه قابل دسترسی هست.

بررسی فنی فیس بوک

زبان های برنامه نویسی بکار رفته

در حال بررسی

تکنولوژی های بکار رفته

در حال بررسی

نحوه ذخیره سازی اطلاعات و بانک اطلاعاتی استفاده شده

در حال بررسی

خوبی ها و نکات قابل تأمل در فیس بوک

خوبی های فیس بوک

فیس بوک به یک سایت خیلی خیلی بزرگ تبدیل شده و خوبی های خیلی زیادی داره! مثلاً خیلی از ما دوستان دوران بچگیمون رو که شاید فکرشم نمی کردیم دوباره بتونیم پیدا کنیم، پیدا کردیم و از خودمون عکس هایی در آلبوم های دیگران می بینیم که شاید از اینکه این عکس ها حتی وجود داشتن هم خبر نداشتیم. یا مثلاً شاید ما نمی تونستیم هر روز به خونه ی تعداد زیادی از دوستامون بریم و یا بیرون باهاشون قرار داشته باشیم، اما به وسیله ی فیس بوک ما در یک محل از آخرین اتفاقات برای تک تکِ دوستانمون باخبر هستیم! شگفت آوره! واقعاً کمک بزرگی هست، اون هم توی این دوره که انقدر هممون درگیر کار هستیم که وقت سر خاروندن هم نداریم، این سایت قدرتمند به کمک ما میاد تا تمام دوستانمون رو بتونیم ازشون در کمترین زمان مطلع باشیم.

آیا همه چیز در فیس بوک خوب است؟

اما مواردی هست که شاید ما خیلی به اون ها توجه نمی کنیم و این می تونه برای تک تکِ ما خطرناک باشه، شاید هم فقط به نظر من اینطوره. ما در مقرراتی که در ابتدای ثبت نام در فیس بوک قبول کردیم و بدون این که اون رو بخونیم روی “من قبول دارم” کلیک کردیم، مواردی رو پذیرفتیم که شاید کمی برای شما جالب باشه. مثلاً یکی از موارد این هست:
فیس بوک مالک تمام اطلاعاتی است که در اختیار آن می گذارید.
خوب این جمله یعنی چی؟ یعنی فیس بوم می تونه هرگونه که صلاح می بینه از این اطلاعات استفاده کنه. مثلاً می تونه اطلاعات شما رو به سازمان های مختلف بفروشه، یا عکستون رو منتشر کنه یا از ایده هایی که توی اون به اشتراک قرار میدید استفاده کنه و به خاطر اینکه شما این رو قبول کردید هیچ مشکل قانونی هم نداره.

فیس بوک و ۱۰ سال آینده کاربرانش

حالا شاید بگید خوب آخه عکس من به چه دردی می خوره؟ یا حرفی که زدم… اما این رو در نظر داشته باشید که هر کدوم از ما ممکن هست ۱۰ سال آینده معروف بشیم! اون موقع کافیه یک عکس یا اظهار نظر ساده ی ما در آرشیو فیس بوک در ۱۰ سال پیش برای به خطر انداختن موقعیت سیاسی، اجتمایی، اقتصادی ما مشکل ساز بشه! در فیس بوک ممکن هست ما تنها اطلاعات اخیر رو ببینیم، اما تمامی اطلاعات ذخیره می شن در آرشیو خود فیس بوک… حتی اطلاعاتی که شما پاک می کنید هم در واقع بصورت کامل پاک نمیشن و در بک آپ های فیس بوک می مونن. ممکن هست بعد از مدّتی این اطلاعات به کلی پاک شوند، اما ممکن هم هست فیس بوک علاقه به نگهداری اون ها داشته باشه.
به نظر من با حضور فیس بوک در آینده شخص معروف شدن خیلی خیلی کار سختی هست! کافی هست معروف شوید بعد عکس بچگی شما مثلاً در حال قلیون کشیدن پخش شود، عکس خیلی تیپیکی که در اکثر پروفایل های کاربران ایرانی فیس بوک دیده می شود. البته این یک مثال خیلی ساده بود، و شاید موقعیت کسی را در خطر نیاندازد حتی اگر معروف شود، اما خودتان می توانید این موضوع را تعمیم دهید.

Tag شدن در فیس بوک

نکته ی جالب دیگر این است که در فیس بوک شما اگر عضو شوید و حتی هیچ عکسی از خود نگذارید، این امکان به شما داده نمی شود که دوستانتان نتوانند شما را Tag کنند، و با اولین Tagای که شوید حتی اگر خود را Untag کنید، فیس بوک عکس شما را خواهد داشت! این شاید کمک فوق العاده بزرگی به سازمان های امنیتی و جاسوسی باشد، اما از طرفی یک نوع از بین بردن حریم خصوصی افراد است.

برنامه ها در فیس بوک

در ارتباط با Appهایی که در فیس بوک هر روز نصب می کنیم! و بدون مطالعه روی دکمه Allow کلیک می کنیم، این یعنی به آن برنامه اجازه می دهیم به برخی اطلاعات ما دسترسی داشته باشد. برنامه ها حتی می توانند درخواست دسترسی به پیام های خصوصی شما یا چت شما را داشته باشند! یا حتی دسترسی به پست نمودن بر وال شما و دوستانتان در هر زمانی که دلشان بخواهد. همینطور می توانند دسترسی به آلبوم های عکس شما و هر چه بر دیوارتان ارسال می نمایید داشته باشند. البته در ابتدا که برنامه از شما درخواست نصب می کند بصورت دقیق نوشته می شود این برنامه درخواست دسترسی به کدام اطلاعات شما را می نماید. پس ما حتماً باید قبل از استفاده از برنامه این درخواست دسترسی را به خوبی مطالعه نماییم. به عنوان مثال یک برنامه ی فال روزانه ممکن است درخواست دسترسی به تصاویر و اطلاعات شخصی شما را نیز داشته باشد، و تمام اطلاعات شما را در بانک اطلاعاتی دیگری ذخیره نماید! پس در پذیرفتن برنامه ها دقّت کنید و برنامه هایی که نصب کرده اید و دسترسی هایشان را اگر قبلاً دقت نکرده اید همین حالا در قسمت Privacy کنترل نمایید.

تغییر قوانین فیس بوک

در قوانینی که شما در هنگام ثبت نام در فیس بوک قبول می کنید، آمده است که فیس بوک در هر لحظه ممکن است این قوانین را تغییر دهد و کاربران موظف هستند این قوانین را هر چند مدت چک نمایند. البته این موردی است که در اکثر قوانین استفاده از سرویس انواع سایت ها وجود دارد. اما در فیس بوک این قوانین یعنی قوانین مرتبط اطلاعات شخصی شما، پس کمی با دقّت در آن نظرتان را بیان نمایید و اطلاعاتتان را به اشتراک بگذارید.

اکانتتان را Deactive نکیند

با خواندن این مطلب با عجله به سمت اکانت فیس بوک خود نروید تا آنرا Deactive کنید! فیس بوک بسیار ابزار باارزش و مفیدی است به شرطی که با رعایت مواردی که اشاره شد با آن برخورد نمایید و نکته بعدی اینکه با Deactive کردن اکانتتان هیچ اطلاعاتی را پاک نکرده اید. همانطور که خیلی از شما می دانید در اولین لاگین شما بعد از Deactive کردن مجدداً تمام اطلاعاتتان را خواهید دید. پس در واقع با این کار اطلاعاتی از شما پاک نشده، تنها از دسترس اعضای معمولی فیس بوک خارج شده.

سخن پایانی

در نهایت هم لطفاً در نظر داشته باشید که این مطلب من هیچ جنبه سیاسی نداشته و فقط جهت اطلاع رسانی نوشتم. لطفاً این نوشترو به سیاست و مطالب مرتبط با اون ربط ندید. خیلی ممنونم.

سایت توسل.کام

دو ماه پیش از طرف یکی از دوستام یک پیام گروهی (همون Send to all) بهم رسید. متن پیامشو دقیقاً یادم نیست، اما مفهومش این بود:

  • مادرم توی کماست، به خاطر هر کی دوست دارید براش دعا کنید و اگه ممکن هست این رو برای دوستاتون هم بفرستید تا دعا کنن، خواهش می‌کنم.

از این پیام‌ها به همه‌ی ما زیاد میرسه… خیلی‌هاشونم Chain message هستن و واقعیت شاید نداشته باشد. اما این پیام به نظرم واقعی اومد. با خودم فکر کردم حالا این شخص که این پیام گروهی رو داده خودش از کجا می‌تونه متوجه بشه چند نفر این دعا به دستشون رسیده و دعا کردن؟ شاید همین که بدونه چندین نفر براش دعا کردن باعث خوشحالیش بشه! شاید بشه کاری کرد افراد بیشتری دعا کنن…
البته خوب همه به دعا و برآورده شدنش اعتقاد ندارن، اما خوب خیلی‌ها رو تسکین میده دعا کردن.
پیش خودم گفتم یک سایت بزنم که افرادی که به دعا اعتقاد دارند بتونن لااقل متوجه بشن چند نفر دعاشون رو دیده و افراد بیشتر دعاشون رو ببینه…
همون روز با چند تا از دوستام صحبت کردم و دیدیم دامنه‌ی tavasol.com و tavasol.ir آزاد هست و ثبتشون کردم و فکر کنم، فکر کنم، برنامه‌نویسی سایت هم حدود ۱ روز و نیم وقت برد و سایت بالا اومد. (دوستانی که در جریان ساخت سایت بودن من رو تصحیح کنن اگر بیشتر یا کمتر طول کشید.)

قبل از ادامه دادن به حرف اصلیم برای دوستانی که این سایت رو ندیدن یک توضیح کلی در مورد سیستم سایت میدم. هر شخص که وارد سایت توسل میشد می‌تونست دعای مورد نظرش رو وارد کنه و انتخاب کنه که دعاش به صورت ناشناس فرستاده بشه و یا می‌تونست عضو شه تا شاید بعداً اگر خواست لیستی از دعاهاش رو ببینه. بعد از اینکه دعا ثبت می‌شد افراد دیگری که به سایت مراجعه می‌کردند دعاهای جدید رو می‌دیدند و می‌تونستن به دعا “آمین” بگن یا حتی با دعا دردودل کنن… هر دعا توسط یک شخص فقط یک بار می‌شد آمین گفته بشه. بنابراین تعداد افرادی که برای دعا آمین گفته بودن معلوم می‌شد. به خاطر اینکه نمی‌خواستم نظارت زیادی توسط خودم روی سایت باشه و اطمینان و احترامی که نسبت به کاربران سایت داشتم سایت رو طوری تنظیم کرده بودم که بشه مطالبی که دعا نیستند یا دعاهای غیراخلاقی هستند رو گزارش داد، و دعاهایی که چندین بار گزارش می‌شدن بصورت خودکار پاک می‌شدند. حتی دردودل‌ها هم امتیاز داده می‌شدند و دردودل‌های با امتیاز پایین پاک می‌شدند و باز هم بخاطر اطمینانی که به کاربران عزیز ایرانیمون داشتم فقط بالای سایت تقاضا کرده بودم که لطفاً نفرین و مطالب سیاسی در سایت قرار ندن. دلیلشم این بود که دوست نداشتم سایتم فیلتر بشه. نه پولی به من داده شده برای این کار نه این سایت رو برای سازمان یا جای خاصی نوشتم…
من به خودم قول داده بودم دعایی رو پاک نکنم و من هم مثل بقیه فقط از دکمه‌ی گزارش استفاده می‌کردم و سهمم در حذف کردن دعاها دقیقاً مثل بقیه‌ی کاربرها بود. دعا که پاک کردنی نیست! برای کسی که اعتقاد بهش داره هم نیازی نیست اینجا بنویسه، خداش مطمئناً شنواتر از این حرفاست.

جالب بود که سایت شب قبل از شب قدر یا همون شب قدر بالا اومد. روز‌های اول خیلی دعاهای قشنگ و تأثیرگذاری روی سایت پست می‌شدن. بعضی دعاها واقعاً آدم رو تحت تأثیر میگذاشتن، و مشکلاتی گفته می‌شد توی دعاهای کاربرای عزیز که لااقل من هیچ وقت بهشون فکر نکرده بودم که ممکنه کسی همچین مشکلاتی داشته باشه.
راستش هدفم این بود بعد از اینکه توسل کمی بزرگ شد با خیریه‌ها صحبت بشه تا دعای برتری که هر ماه بهش آمین گفته میشه و معقول هست مثل دعا در مورد سرطان، یا بیماری‌های دیگه، یا دعاهایی که با پول مسئلشون حل میشه، بهش کمک بشه. ممکن هست همه‌ی آدم‌ها به دعا اعتقاد نداشته باشن، اما اکثر ما به کمک به هم‌نوعمون که اعتقاد داریم.
افرادی که به دعا اعتقاد ندارن می‌تونن این سایت رو یک سایت انسان دوستانه در نظر بگیرن، اگر به خدا هم اعتقاد ندارن می‌تونن یک سایتی که هدفش کمک به آدم‌هاست در نظر بگیرن…
بعدها دعاهایی ثبت شد که بیشتر شبیه نفرین بودن، یا سیاسی بودن، من به خاطر محافظت از هدفی که برای این سایت داشتم مجبور شدم از قرار دادن بعضی واژه‌ها در دعاها جلوگیری کنم. چون اگر سایت فیلتر می‌شد کل هدفی که داشتم از زدن این سایت از بین می‌رفت.

باور کنید منم از ف*لترینگ خوشم نمیاد. من دوست داشتم کاربرها هم من رو توی رسیدن به این هدف کمک کنن… اما خوب چند روز پیش اتفاقی افتاد که احساس کردم این کار رو تا وقتی که فرهنگش جا نیافته نمیشه انجام داد… تنهایی نمیتونم… باید کاربرا هم کمک کنن…
موضوع از این قرار بود که لینک سایت توسل در بالاترین و چند سایت شبکه‌ای دیگه مثل فیس‌بوک، کلوب، دنباله و … قرار گرفت با عنوان‌های مختلف… و دوستانی که از این سایت‌ها وارد توسل شدند به جای اینکه دعا یا مشکلات رو در این سایت قرار بدن با وجود اینکه بالای سایت ازشون خواهش کرده بودم فقط این موارد رو قرار بدن، شروع به نفرین، فحش دادن، استفاده از کلمات رکیک کردند… من انقدر احترام بهشون قائل بودم که دعاها رو پاک نمی‌کردم و می‌گفتم دو دقیقه دیگه میرن پایین و دیده نمی‌شن… اما بعد از مدتی متوجه شدم دوستان اومدن دارن تو این سایت چت می‌کنن… طوری که در هر دقیقه حدود ۸ دعای جدید ثبت می‌شد اگر اسمشون رو می‌شد دعا گفت. فکر کنم توسل بانی خیر شد و چند نفر هم اونجا با هم آشنا کرد… اما خوب هدف این سایت موضوع دیگری بود. بعد از مدتی دیگه بقدری محتوای سایت رکیک شده بود که در شبکه‌های اجتماعی جلوی آدرس سایت “بالای ۱۸ سال” قرار می‌دادن… واقعاً این کار درسته؟ من اختیار کامل در اختیار کاربرها داده بودم، حتی بدون ثبت‌نام و یا به صورت ناشناس قابلیت پست داشتید، واقعاً این کار عاقلانست؟ باور کنید نوشتن یک Query برای پاک کردن دعاها با یک سری آی‌پی مشخص کار سختی نیست… باور کنید Ban کردن کاربرهای سایت کار سختی نیست. یا اینکه چک کردن پست‌ها قبل از قرار گرفتنشون توی سایت توسط مدیر کار سختی نیست. اما این کارها غلط هستن… توهین هستن به شعور و فرهنگ کاربران سایت. اگر غیر از اینه خوشحال می‌شم نظرتون رو بگید. تو این بلاگ هم هیچ نظری پاک نمی‌شه تا وقتی که کلمه‌ی زشتی در نظر بکار نرفته باشه…
امروز بعد از اینکه دیدم این وضع ادامه داره، و با توجه به کامنت‌هایی که در بالاترین دیدم مبنی بر اینکه دوستان می‌خوان انقدر این وضع رو ادامه بدن که این سایت فیلتر یا بسته شه، سعی کردم زیاد وقت این دوستان از بین نره و خودم این سایت رو بستم… این هم عکس سایت توسل در حال حاضر:

برای اینکه برای خودم یک خاطره‌ای از این روز داشته باشم یک سری از لینک‌هایی که از بالاترین به سایت توسل داده شدرو با تیترشون اینجا قرار می‌دم:

بعضی از مطالبی که درباره‌ی این سایت توی بالاترین قرار داده شدرو واقعاً نمیشه در اینجا قرار داد… لینک‌هایی که در سایت‌های دیگه در ارتباط با توسل قرار دادن رو هم میتونید از گوگل با کلیدواژه‌های سایت توسل وtavasol.com پیدا کنید.
درباره‌ی توسل در وبلاگ‌های مختلفی علیه و در دفاه از اون هم نوشته شد که من از نویسنده‌ی یکی از این بلاگ‌ها واقعاً تشکر می‌کنم که از لینک زیر می‌تونید ببینیدش:

امیدوارم روزی برسه که بتونم به هدفی که در زدن این سایت داشتم، یعنی کمک به اطرافیام، هموطنام،… برسم. خدا نیاز به سایت نداره که اونجا بری دعا کنی، اونایی که به خدا اعتقاد دارن خداشون خیلی بزرگ‌تر از این حرفاست که نیاز به این چیزا داشته باشه، مهم اینه که ما آدم‌ها بتونیم به هم کمک کنیم. این سایت هم اگر هر ماه بتونه یک دعای کوچیک رو با کمک خیریه‌ها، و کاربرا کمک کنه بهش خیلی کار کوچیکی نکرده. به امید اینکه یه روزی به هدفش برسه، اما لازمش اینه که کاربرا کمکش کنن، نه اینکه کاری کنن که فیلتر شه یا از کار بیوتفه. بعد با افتخار تو بالاترین پست بدن سایت توسل یا هر سایت دیگه‌ای با هدف مشابه رو تخته کردیم. تخته کردن هنر نیست، برپا کردن هنره

پیشاپیش از نظراتتون ممنونم،سیاوش

دومین جشنواره وب ایران

مراسم پایانی جشنواره وب ایران لغو شد!

درسته! این مراسم در روز ۳۱ام برگزار نمیشه! فکر می کنید برای چی؟
برای این!
خودتون برید بخونید! تیترش اینه: مسئول سایت ضد دین، سخنران جشنواره وب ایران؟.

اولین پاراگراف خبر به این صورته:“یکی از مسئولین سایت ضد نظام و ضد دین بالاترین(عزیز آشفته ساکن سوئد) که عمده مطالب مندرج در این سایت در توهین به دین اسلام و مذهب تشیع(تا حد توهین به مقام پیامبر گرامی اسلام و حضرت فاطمه زهرا و امیرالمومنین علی (ع)) و همچنین توهین به مسئولین نظام مقدس جمهوری اسلامی است جهت سخنرانی آنهم در حدود ۳۰ روز مانده به انتخابات ریاست جمهوری به جشنواره وب ایران که توسط سایت وبنا راه اندازی گردیده دعوت شده است.”
خیلی خوب بود در ارتباط با مباحثی که اطلاع نداشتیم صحبت نمی‌کردیم و جای اینکه تخریب کنیم، نمونه سازی می‌کردیم.
خیلی از دوستان این مسئله رو میدونن، اما برای اون افرادی که نمی‌دونن می‌گم:
در حال حاضر سایت بالاترین توسط شخصی با نام مهدی یحیی نژاد که ساکن لوس‌انجلس هستند مدیریت می‌شه و جناب آقای عزیز آشفته تنها برنامه نویس بالاترین بودند و هیچ نقشی در مدیریت و نظارت بر این سایت ندارند. ما به جای اینکه همچین برنامه‌نویس‌هایی که در کار خودشون تخصص دارند رو تشویق کنیم و سعی کنیم برای بقیه الگو قرارشون بدیم، میایم و تخریبشون می‌کنیم، واقعاً جای ناراحتی داره! متأسفم… بالاترین جزو اولین وبسایت‌های وب۲٫۰ فارسی هست…

Question level 1 ببخشید، من سایت بالاترین رو نمیشناسم، میشه کمی دربارش توضیح بدید؟
Answer ” بله حتماً! سایت بالاترین یک سایت به اشتراک‌گذاری هست مثل Digg که افراد می‌تونن در اون لینک به اشتراک قرار بدن و به این لینک‌ها توسط کاربران و بازدیدکنندگان دیگه امتیاز مثبت یا منفی داده می‌شه و درصورتی که امتیاز اون لینک بیشتر از حدی بشه، لینک به صفحه‌ی اول سایت منتقل میشه! به این ترتیب مطالب بی‌مورد به صفحه‌ی اول راه پیدا نمی‌کنند و تنها مطالب مفید که توسط خود بازدیدکنندگان انتخاب شدند به صفحه‌ی اول راه پیدا می‌کنند. “
Question level 3 این که خیلی جالبه!!!
Answer ” بله همینطوره. “
Question level 3 متأسفانه من نمی‌تونم وارد این سایت بشم! انگار فیلتر هست…
Answer ” متأسفانه همینطوره! در حال حاضر این سایت فیلتر هست! جالبه بدونید به طور متوسط در هر دقیقه دو لینک جدید در این سایت ثبت میشه یا به عبارتی بطور متوسط ۲۸۸۰ لینک در روز! احتمالاً مسئولین انتظار دارن ۱۰ نفر مسئول چک کردن دونه دونه‌ی لینک‌ها باشن تا یک وقت لینکی که مورد تأیید دوستان نیست یه موقع ثبت نشه! آیا همچین چیزی ممکنه؟ اصلاً منطقی هست؟ اگر اینطور باشه سایت بلاگفا هم باید فیلتر شه، چون بعضی‌ها ممکنه مطالب غیرقابل قبول در اون بسازن! یا اصلاً گوگل هم باید فیلتر شه، چون از صفحات غیرقابل قبول Cache ذخیره می کنه و این Cacheها جزو صفحات گوگل حساب میشن. اصلاً تمام سایت های وب ۲٫۰ که توسط کاربران اداره میشن باید فیلتر شن و ضد دین هستند! چون ممکنه یک کاربر مطلب ضددینی در اونا قرار بده!
نکته‌ی جالب دیگه این هست که نویسنده‌ی این خبر کاملاً اطلاع دارند در چه زمانی چه مطلبی در بالاترین بوده در حالی که این سایت مدّت‌هاست فیلتره! خیلی خوشحال می‌شم به من هم یاد بدن چطور از فیلتر عبور می‌کنند و اصلاً برای چی این‌کار رو انجام می‌دن؟! “

نکته‌ی بعدی اینکه آخه چرا سخنرانی یک متخصص در زمینه‌ی وب رو به رأی‌گیری ربط می‌دید؟ آخه اینا چه ربطی با هم دارند؟
بر فرض هم مرتبط بود، مگه نمی‌گید در این مملکت دموکراسی حاکم هست؟ مگه خودتون بصورت آزادانه تبلیغات انجام نمی‌دید و عقاید خودتون رو بیان نمی‌کنید؟ (باز هم یادآوری می‌کنم سخنرانی تخصصی در ارتباط با وب اون هم با موضوع نقش سایت های اجتماعی و لینکی در توسعه وب فارسی هیچ ربطی با انتخابات نداره، حتی اگر سعی هم کنید نمی‌تونید ارتباطی بینشون برقرار کنید)
بخش دیگری از این متن:
“به هر حال خود آقای عزیز آشفته به این نکته توجه داشته باشند که وبلاگ نویسان حزب الله و ارزشی به راحتی از کنار حضور ایشان در این جشنواره در تاریخ ۳۱ اردیبهشت نخواهند گذشت.”
به نظرم این قسمت و پاراگراف بعدی شبیه تهدید میاد… شایدم نیست… اما آیا درسته با همچین لحنی در یک رسانه‌ی اینترنتی متنی نوشته بشه؟ فکر نمی‌کنم…

حالا از این ماجرا بگذریم… آیا می‌دونید چقدر هماهنگی انجام شده بود تا همچین جشنواره‌ای برگزار بشه؟ اصلاً می‌تونید حدس بزنید؟ می‌دونید چقدر زحمت کشیده شده بوده؟ منم نمی‌دونم… اما از اونجایی که کمی در جریان بودم، یک مقدار از زحمت‌های کشیده شدرو می‌دونم… می‌دونید چقدر زحمت رو با ۱۰ دقیقه متنی که نوشتید از بین بردید؟ نابود کردید… نه نمی‌دونید… اگر می‌دونستید با این بی‌احترامی متنتون رو نمی‌نوشتید…
اگه می‌خواستید انتقاد کنید، تهدید نمی‌کردید… پیش‌نهاد می‌دادید… بر فرض هم معتقد بودید آقای عزیز آشفته نباید سخنرانی کنند… این طرز درست بیان این موضوع نبود، می‌تونستید با خود وبنا در جریان بگذارید… می‌تونستید خیلی محترمانه‌تر نقد کنید…

خیلی متأسفم، برای این همه زحمت که از بین رفت،
از تمام دوستان معذرت می‌خوام… ببخشید…

دومین جشنواره وب ایران

خیلی خوشحالم که این خبر رو به دوستانی که هنوز در جریان نیستن می تونم اعلام کنم که روز ۳۱ اردیبهشت ماه ۱۳۸۸ روزی هست که دومین جشنواره وب ایران برگزار خواهد شد.
در این جشنواره بهترین سایت ها در زمینه های مختلف از جمله شبکه های اجتماعی، سرگرمی، آموزشی، بلاگ، مینی بلاگ و … معرفی میشن و تندیسی بهشون تعلق می گیره.
برای اطلاعات بیشتر می تونید به اینجا سر بزنید. واقعاً باید از دوستان در وبنا به خاطر پیگیری جهت برگزاری این جشنواره تشکر کرد که جداً خیلی زحمت کشیدن.
خیلی خوشحال می شم اگر دوستان رو در این جشنواره ببینم. کسی سوال خاصی نداره؟

Question level 1 ببخشید، حضور برای همه آزاده؟
Answer ” بله! از حضور سبزتون کلی هم خوشحال میشیم! “
Question level 2 آیا در این جشنواره به جز اهدای جوایز کار دیگری هم انجام میشه؟
Answer ” بله! وگرنه که نمی گفتم بیاین! در این جشنواره ۱۶ سخنرانی فوق العاده از طرف افراد خیلی سرشناس در وب وجود داره. لیست سخنرانی ها به این صورته:

  • نیما افشار نادری (سایت پندار) با عنوان “فرهنگ و ادب در وب فارسی”
  • پرهام باغستانی با عنوان “نقش W3C در توسعه وب فارسی”
  • محمد توکلی و آرش رنجبران (سایت جابلاگی) با عنوان “نقش وبلاگ نویسی در توسعه وب فارسی”
  • محسن سالک با عنوان “نقش wiki ها در وب فارسی”
  • پرویز زاهد (سایت شار) با عنوان “تبلیغات در وب فارسی”
  • عماد قائنی (دبیر همایش یادگیری الکترونیکی ) با عنوان “نقش یادگیری الکترونیکی در توسعه وب فارسی”
  • اروج زاده (سایت ایتنا) با عنوان “نقش سایت های خبری در توسعه وب فارسی”
  • عزیز آشفته (سایت بالاترین) با عنوان “نقش سایت های اجتماعی و لینکی در توسعه وب فارسی”
  • بهروز کمالیان (مدیر گروه امنیتی آشیانه) با عنوان “امنیت و توسعه وب فارسی”
  • امیر رضا قوی دل (سایت لینکدونی) با عنوان “ضرورت بکار گیری مدیریت تکنولوژی برای مدیران سایت ها”
  • محمد علی ابطحی (وب نوشته ها) با عنوان “نقش وب فارسی در سیاست”
  • فرید جاهد (سایت پت شاپ) با عنوان “وضعیت اینترنت و فروش اینترنتی در ایران”
  • علی زراندوز (عضو شورای سردبیری گل آقا) با عنوان “جایگاه طنز در وب فارسی”
  • مجید علوی زاده (سایت مجید آنلاین) با عنوان “وب فارسی و موتور های جستجو”
  • فرهاد نوری با عنوان “اوپن سورس در وب فارسی”
  • آیدا رنگی (سایت پریانا) با عنوان “نقش تولید محتوا در وب فارسی”

Question level 4 اما توی سایت جشنواره های وب ۱۷ تا سخنرانی لیست شدن!
Answer ” فکر نمی کردم انقدر دقّتتون زیاد باشه!
من یه مورد رو نگفتم جون نه شخص سرشناسی سخنرانشه نه سخنرانیِ جالبی داره… “
Question level 4 شکسته نفسی می کنید! راستی زمان هر سخنرانی چقدره؟
Answer ” هر سخنرانی بین ۷ تا ۱۰ دقیقه هست و بعد از هر دو سخنرانی به دو برنده جایزه اهدا میشه! دقیقاً شبیه Grammy Awards! “
Question level 2 راستی، به جز جایزه به سایت های برتر آیا ممکنه جایزه ای هم به من بدن؟
Answer ” بله! به بهترین عکس از مراسم پایانی، بهترین مینی بلاگ در ارتباط با این جشنواره و همینطور بهترین وبلاگ در خصوص جشنواره جایزه داده می شه! “
Question level 3 جایزش معلومه؟
Answer ” البته! جایزه ی هر سه مورد یک هاست به همراه دامنه ی ir هست. “
Question level 4 من برای حمایت از این جشنواره چه کاری می تونم انجام بدم؟
Answer ” شما می تونید با قرار دادن یکی از این کدها در سایت یا وبلاگتون از این جشنواره حمایت کنید:

<script language='JavaScript' type='text/javascript' src='http://www.webna.ir/webna2009-left.js'></script>
<script language='JavaScript' type='text/javascript' src='http://www.webna.ir/webna2009-right.js'></script>

مونه ی این کد در صفحه ی اصلی جشنواره قابل مشاهده هست! “

سوال دیگه ای بود خوشحال میشم در نظرات بپرسید.

شاد و خرم باشید!
سیاوش

برای هر کاری راه ساده تری وجود داره!

triangle345

چند وقته هیچ وبلاگی ننوشتم! یه سری امتحان کوچیک داشتم که تموم شدن…

این مدت خیلی اتفاق های جالبی برام افتاده، اما هیچ کدوم انقدر برام انگیزه ایجاد نمی کردن که بیام تو وبلاگم بنویسم… تا امروز!

امروز رفتم مدرسه ی داداش کوچیکم، آرش جون، که بیارمش خونه که دیدم بچه های کلاس دارن داد میزنن: “آرش فرمول کشف کرده، آرش فرمول کشف کرده!”.

کنجکاو شدم و رفتم دفتر سؤال کردم موضوع چیه؟ فهمیدم ماجرا از این قراره که آرش سر کلاس ریاضی پیشرفته ی کلاس پنجمیا که برای آمادگی امتحان تیزهوشان هست بوده و استاد سوال می کنه توی یک مثلث مادرِ (مثلثی که اضلاع اون ضریب ۳،۴ و ۵ هست) با اضلاع ۹، ۱۲ و ۱۵ ارتفاع وارد بر وتر اندازش چقدره؟ بعد آرش خیلی سریع گفته ۷٫۲! بعد معلمشون تعجب می کنه! چون راه حل نرمالش این هست که مساحت مثلث رو بدست بیاری که می شه ۵۴ بعد ضرب نصف وتر (۱۵/۲) در ارتفاع وارد به وتر (x) رو مساوی مساحت قرار بدی و از اون x رو بدست بیاری که این کار کمی وقت گیر هست، لا اقل برای یک پسر ۹ ساله… با تعجب به آرش نگاه می کنه میگه چجوری حساب کردی؟ آرش میگه کافیه محیط رو تقسیم بر ۵ کنیم، یعنی ۳۶ تقسیم بر ۵، که میشه ۷۲ تقسیم بر ۱۰، یا همون ۷٫۲! معلمشون روی چند تا مثلث مادر دیگه هم امتحان می کنه و میگه عجیبه تا حالا جای دیگه ای این فرمول رو نشنیده بودم!

منم جایی چیزی در مورد همچین فرمولی نشنیده بودم! اما خیلی خوشحالم که آرش دوست داره راه های خودش رو برای حل مسئله ها درست کنه و دنبال راه های ساده تر برای مسائل می گرده… شاید این فرمول خیلی ساده باشه و زیاد مهم نباشه! اما اینجور فکر کردن خیلی خوبه… سعیمو می کنم منم اینطوری فکر کنم… برای هر کاری همیشه راه های آسونتری هم هست…

jquery

کلاً این روزا بچه ها خیلی باهوش تر از قبل هستن که البته چیز عجیبی نیست… چند روز پیش داشتم یکی از گوگل تک تاکز ها رو میدیدم که خیلی برام جالب بود! یک پسر ۱۲ ساله در گوگل داشت در ارتباط با jQuery سخنرانی می کرد! این پسربچه ی بزرگ توی پروژه ی Drupal هم سهم داشته! بهتون پیشنهاد می کنم این ویدئو رو ببینید! حتی شاید خیلی سریع تر از خیلی از ما تایپ می کنه… این ویدئو رو که دیدم سعی کردم طراحی وب رو با آرش با وجود اینکه فکر می کردم هنوز زوده شروع کنم…

براش اول تگ های HTML رو توضیح دادم و کار هر کدوم از اونارو… بعد رفتم سراغ CSS و اینکه چه فایده ای داره از CSS استفاده کنیم… بعد برای رنگها باید مبنای ۱۶ رو یاد میدادم… در وب رنگ ها بصورت RGB تعریف میشن… مثلاً #FF0000 کد یک رنگ هست… به این صورت که دو رقم اول اندازه ی رنگ قرمز و دو رقم دوم اندازه ی رنگ سبز و دو رقم سوم مقدار رنگ آبی رو نشون میدن در مبنای ۱۶… پس کد #FF0000 رنگ قرمز خالص رو نشون میده… برای آرش مبنای ۱۶ رو به این صورت توضیح دادم:‌ گفتم مبنای ۱۶ مثل همین شمارشی هست که ما می کنیم با این تفاوت که بعد از رقم ۹ رقم A و B و … و F هم داریم، یعنی شمارش اینطوری انجام میشه:

۰۱ ۰۲ ۰۳ ۰۴ ۰۵ ۰۶ ۰۷ ۰۸ ۰۹ ۰A 0B 0C 0D 0E 0F 10 11 12 13 …

بعد پرسیدم حالا به نظرت بعد از ۱۹ چیه؟ جواب داد ۱A! با کمال تعجب پرسیدم بعد از ۱F چیه؟ گفت ۲۰! پرسیدم بزرگترین دو رقمی چی میشه؟ گفت FF!

من همینا رو برای دانشجوها هم درس میدم اما جواب هایی که میگیرم از دانشجوها برای اولین بار معمولاً صحیح نیستن…

مرحله ی بعدی توضیح این بود که هر کدوم از ارقام توی کد چه چیزیو نشون میدن و ترکیب رنگ ها در کامپیوتر (که ترکیب نور هاست) به چه صورته… برای این کار بعد از یک توضیح کوتاه درباره ترتیب ارقام در کد و چند مثال مثل FF0000# و #۰۰FF00 و #۰۰۰۰FF که رنگ های قرمز، سبز و آبی هستند، شکل زیر رو به آرش نشون دادم:

rgbcircles

بعد پرسیدم حالا کد رنگ زرد چی میشه؟ با کمال ناباوری شنیدم #FFFF00! باید قبول کنیم که انسانهای نسل های حال و آینده از نسل های گذشته درک بالاتری دارند… نمیدونم به خاطر تأثیر ژن هاست، یعنی ژن های انسان مثل یک حافظه اطلاعات نسل قبل رو به نسل بعد منتقل می کنن، یا دلیلش محیط اطراف هست که برای نسل های جدید با نسل های قبل فرق می کنه… یا شاید ترکیبی از هر دو… دوست دارم نظر دوستان رو بدونم…

از این ماجراها بگذریم، این مدت تمرین نوشتن با دست چپ رو هم انجام ندادم، از امروز دوباره می خوام شروع کنم… از تمام دوستانی که عکس نوشتن با دست چپشون رو برام فرستادن هم ممنونم!

اینم عکس ۳ متن آخری که خودم با دست چپ نوشتم به همراه عکس هایی که برام فرستاده شده! من اسم دوستانی که این عکس ها رو فرستادم ننوشتم، چون شاید هنوز دوست نداشته باشن کسی بدونه… اما اگر مشکلی ندارید با اینکه اسمتون بیاد حتماً بگید که از این به بعد اسم رو هم زیر دست خطتون بیارم… در ضمن شاید بد نباشه تاریخ رو حتماً زیر دست خطتون بنویسید تا پیشرفتتون کاملاً معلوم باشه…

لازم به ذکره که عکس یکی مونده به آخر و آخر برای یک نفر هست در یک فاصله ی زمانی ۳ هفته ای! به صاحبش تبریک میگم که انقدر پیشرفت داشته…

من می تونم؟ من می تونم!

تا حالا شده یک خصوصیت یا یک کار از یک شخص ببینید و به خودتون بگید آیا من می تونم مثل اون باشم؟

مثلاً یک شخص رو می بینید که مثل ماشین حساب هر ضرب و تقسیم و … که ازش بپرسید در جا جواب میده… یا یک مثال بهتر، مدیران شرکت های موفق، آیا من می تونم مثل مدیر شرکت های Google، IBM، Microsoft یا Apple موفق باشم؟

آیا فقط سعی و تلاش کافیه؟ یا بعضی ها از اول توانایی ها و استعداد هایی دارند که بقیه ندارند؟ آیا اونا چون نابغه هستند به اینجا رسیدن یا این کارها رو می تونن انجام بدن؟ یک جمله ی جالب دیگه از ادیسون یادم افتاد…

thomasaedison

“Genius is one percent inspiration and ninety-nine percent perspiration.”
Thomas Alva Edison

نبوغ یک درصد خدادادی و ۹۹ درصد سعی و تلاش است.
توماس آلوا ادیسون

(دوستان گفتن چرا همش عکس های سیاه سفید در وبلاگت قرار میدی، نهایت سعیم رو کردم یکم رنگی تر باشه!)

به نظر من این خیلی جمله ی قشنگی هست. یعنی همه می تونیم با سعی و تلاش نابغه باشیم، موفقیت های بزرگ کسب کنیم و کارهایی که به نظرمون انجامش برای ما ناممکن هست رو انجام بدیم.

خوب اما این یک جمله هست و ممکن هست درست نباشه، هر چند از یک آدم خیلی بزرگ هست. من خودم بعضی حرف ها رو تا خودم بهش نرسم نمی تونم قبول کنم.

چند مدت پیش یک کلیپ جالب در Youtube دیدم که در اون یک زن نه چندان جوان با دو دستش هم زمان با خط خیلی قشنگ و سرعت بالا یک متن رو به همراه قرینه ی اون می نوشت! یعنی یکی از اونا در آینه درست خونده می شد! (مثل نوت های داوینچی) با خودم گفتم این زن باید نابغه باشه…

یکم دیگه جستجو کردم یک کلیپ دیگه پیدا کردم که در اون یک شخص (احتمالاً) چینی با دو دست روی زمین بصورت قرینه چینی می نوشت. بعد از چند مدت دیدم داره با یک دست یک متن و با دست دیگه یک متن کاملاً متفاوت می نویسه! این دیگه خیلی باورنکردنی بود! من حتی نمی تونم با دست چپم یک کلمه ی سادرو درست بنویسم!

کلیپ های دیگه ای هم در Youtube پیدا می شن، مثلاً کاریکاتوریست ها یا نقاش هایی که با کمک هر دودست همزمان یک نقاشی رو می کشن… کافیه در Youtube عبارت write with both hands یا Ambidexterous رو سرچ کنید.

لازم به ذکره که من از چند نفر شنیدم آقای جاسبی هم می تونن همزمان با دو دست بنویسند. اول پیش خودم گفتم حتماً این انسان ها از ابتدا این پتانسیل رو داشتن و خیلی باهوش هستند که می تونن این کار رو انجام بدن… بعد شروع کردم به سرچ کردن.

در ویکیپدیا یک صفحه در این رابطه پیدا کردم که انسان ها از این نظر چند دسته هستند:

افرادی که راست دست یا Right-handedness هستند و کنترل بیشتری روی دست راست دارن، افرادی که چپ دست یا Left-handedness هستند و افرادی که Mixed-handedness هستند، یعنی بعضی کارها مثل نوشتن رو با دست چپشون بهتر انجام می دن و بعضی کارها مثل پرتاب کردن توپ رو با دست راست بهتر انجام میدن.

در آخر یک گروه با نام Ambidexterity وجود داشت که انسان های خیلی کمی جزو این دسته هستند و افرادین که با هر دو دست می تونن کارها رو به یک اندازه خوب انجام بدن! یعنی هم روی دست چپ و هم راست به یک اندازه کنترل دارن و خودشون انتخاب می کنند با دست چپ بنویسند یا راست!

البته هیچ کدوم از این ها درباره ی نوشتن هم زمان با دو دست نبود، اما این مطلب رو می رسوند که بعضی انسان ها از ابتدا قابلیت بیشتری رو در این زمینه دارن. آیا این مطلب به این مفهوم هست که اگر انسانی Ambidexterous نباشه هیچ وقت نمی تونه با دو دست بنویسه؟ اینجا بود که به خودم گفتم می شه این موضوع رو امتحان کرد و فهمید آیا با تمرین و پشتکار می شه یک Ambidexterity شد یا نه… از اون روز تصمیم گرفتم هر چند مدت سعی کنم با دست چپ بنویسم. این کار خیلی سخت بود! وقتی سعی می کردم با دست چپ بنویسم کل بدنم درد می گرفت! به خصوص گردنم… فکر کنم مغزم عضله ی انگشت کوچیک دست چپم رو با عضله ی گردنم اشتباه گرفته بود! بعد از چند مدت موقع امتحانات شد و من تمرینم رو قطع کردم.

چند مدت پیش دوباره یاد این موضوع افتادم و تصمیم گرفتم هر روز یک صفحه از یک کتاب رو با دست چپ بنویسم… این موضوع رو به چند تا از دوستام گفتم و الآن یکی از دوستای خوبم هم همین کار رو هر روز انجام می ده و برای هم دست خط اون روزمون رو میفرستیم.

کتابی که برای نوشتن انتخاب کردیم خلاصه ی کتاب “از خوب به عالی” یا همون “بهتر از خوب” نوشته ی آقای جیمز کالینز هست. (نویسنده ی کتاب ساختن برای ماندن یا Built to last)

این کتاب سعی می کنه علت موفقیت سازمان ها و مدیرانی که یک زمان عادی بودن و در زمان کمی رشد خیلی خوبی داشتن رو بررسی کنه و فکر می کنم لااقل خلاصش که ۲۵ صفحه هم بیشتر نیست ارزش خوندن داشته باشه.

من متأسفانه (البته خوشبختانه) الآن اولین صفحه ای که با دست چپ نوشتم رو ندارم، اما از اول دوره ی دوم نوشتن با دست چپم سعی کردم هر صفحه ای که نوشتم رو Scan کنم تا بتونم پیشرفتم رو (اگر پیشرفتی باشه البته) بسنجم و از این پست تصمیم دارم آخر هر پست جدید صفحه های جدیدی که نوشتم رو قرار بدم تا اولاً متعهد بشم که هر روز با دست چپ تمرین کنم و هم نظر دوستان رو درباره ی پسرفت یا پیشرفتی که داشتم بدونم.

یک درخواست هم دارم از دوستانی که این مطلب رو می خونن و اون هم اینه که اگر شما هم علاقه مند به تمرین نوشتن با دست چپ هستید در همین پست بگید. اینطوری هم ما انگیزه ی بیشتری برای ادامه داریم هم شما به خودتون اثبات میشه که آیا با سعی به همچین چیزی میشه رسید یا نه… اگر دوست داشته باشید در آخر پست ها خط شما هم با یا بدون اسم  قرار میدم… الآن دو نفر هستیم، خیلی خوشحال می شم تعدادمون بیشتر بشه!

البته این فقط یک تمرینه برای شروع و اثبات اینکه آیا با سعی می تونیم یک کار به نظر غیر ممکن رو انجام بدیم یا نه! از آسون (نوشتن با دست چپ) شروع کنیم بهتر هست و بعداً می تونیم کارهای سخت تر (مثل یک مدیر خیلی موفق بودن) رو تمرین کنیم.

این هم نوشته های من با دست چپ از ۲ دی تا امروز: