من همیشه نهایت سعیم رو کردم که با همه دوست باشم و برای خودم دشمن بوجود نیارم…
اما امروز فکر کنم دومین دشمن جدی خودم رو درست کردم…
اولیش رو فکر کنم پارسال درست کردم، مطمئنم آدم فوق العاده موفقی خواهد شد و همین الآن هم هست، و منم بهترین آرزو هارو براش دارم. کسی بود که همیشه فکر می کردم بهترین دوستمه اما انگار اون هیچ وقت من رو دوست خودش نمیدونست… اما دلیل دشمنی من و این دوستم، تا جایی که می دونم من نبودم…
امروزم دومین دشمنم رو که مطمئنم اونم فوق العاده موفق خواهد شد برای خودم درست کردم… شریکم بود توی یک کاری که من برنامه نویسش بودم و اون بازاریابش و در واقع تمام کارها به جز بخش فنی با اون بود. این پروژه کل زندگی اون بود ولی فقط یکی از کلی کار من بود. اما از اونجایی که کل زندگی اون بود همیشه سعی می کردم یه مقدار از وقتمو برای کار اون بزارم کنار، اما خوب نمی تونستم اونقدری که اون توقع داشت وقت بزارم، چون اونم در حدی که به من می گفت نمی تونست از طرف خودش کار رو پیش ببره، با وجود اینکه فوق العاده خوب کار می کرد اما خوب خیلی بزرگ فکر می کرد و هدف هاش زیادی بزرک بودن و هستن. منم از این طرف نمیرسیدم با سرعتی که اون میخواد روی پروژه کار کنم. امروز دیگه با هم صحبت کردیم و من بهش پیشنهاد کار با یک گروه دیگرو دادم. خلاصش اینکه بهم گفت که تو زندگی من رو در خطر انداختی… من نهایت سعیمو کردم تا کار اون رو هم انجام بدم چون این پروژه همه کار اون بود. هیچ وقت قصدم این نبوده. اخرین جمله ای هم که بهم گفت این بود که دنیا کوچیکه و بالاخره در آینده چشم تو چشم میشیم… در هر صورت من هنوز با اینکه با هم کار کنیم مشکلی ندارم و هر وقتی که باز هم بیاد و بتونم کمک کنم این کار رو می کنم. من مطمئنم آدم موفقی خواهد شد و هست. البته اون به نظرش من اصلاً موفق نیستم طبق بحث آخری که کردیم.
خوب نتیجه ای که می تونم بگیرم این هست که من باید خیلییی موفق بشم، چون مطمئنم دشمن هام خیلی موفق خواهند شد. من باید به قدری موفق بشم که بتونم به دشمنام کمک کنم. باید قبل از اینکه کاری به ضرر من انجام بدن، بتونم یجوری کمکشون کنم تا دوست شیم و دشمن نباشیم. و از اونجایی که دشمن هام خیلی خیلی مطمئنم موفق خواهند شد، کار آسونی نیست این موضوع .
امیدوارم پست بعدیم درباره دوست و دشمن هام در مورد دوست شدن با یکی از دشمنام باشه، نه یک دشمن جدید.
سیاوش جان من همیشه فکر می کردم کسی که دشمناش زیاد باشن ادم موفقی هست ولی تو تنها مورد نقض بین دوستای من هستی که دشمن نداری!
روی رفاقت من همیشه حساب کن!
\”…من باید خیلییی موفق بشم، چون مطمئنم دشمن هام خیلی موفق خواهند شد…\”
من که شک ندارم میشی (;
به نطرم خیلیییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییـ…یییییی میشی
ایشالله انقدر موفق بشی که الگوی بقیه باشی . البته الانم هستی .
سلام سیاوش عزیز… این اتفاق ها برای همه می افته. مخصوصا برای آدمایی که می دونن کی هستن و از زندگیشون چی می خوان! برای من بارها این اتفاق افتاده… به نظر من تو یه آدم موفقی و من بین دوستام خیلی تعریفتو کردم و واقعا قبولت دارم هم از لحاظ اخلاقی و هم از لحاظ کاری! فقط می خواستم بهت بگم نزار ذهنت درگیر این جور حاشیه ها بشه و قدر خودتو بیشتر بدون. ان شاءالله که با ایمان و پشتکاری که داری بیشتر از گذشته با قدرت به سمت موفقیت قدم برداری.من بهت افتخار می کنم.
دشمن دانا بلندت می کند
بر زمینت می زند نادان دوست
سلام سیاوش جان
این اتفاقا عادیه به درختی که میوه داره سنگ میزنن نه درخت خشک …
خوب قضیه دشمنی یه چیز عادی هست خیلی باب شده تو ایران ولی به نظرم کسی احساس کنه با تو دشمنه با خودش دشمنه چون تا جایی که من اطلاع دارم هیچ کس از تو بدی ندیده
man mi2nam kie siavash! moafegham k hadafash kheili bozorge va khodesh hanuz unghadr bozorg nashode albate az nazare zehni!!! man kheili say kardam komakesh konam vali bazam kare khodesho mikone!!!
bazia intorian dg;)
albate ag hamuni bashe k man fekr mikonam!
@فرشاد: لطف داریی! تو هم همه جا روی من حساب کن.
@بابک: لطف داری، انشاالله
@علی: خیلی ممنونم علی جان، لطف داری
@علیرضا: منم جداً به تو افتخار می کنم، راست میگی
@مجتبی: کاملاً موافقم
@حسن: خوب آدم باید نهایت سعیشو بکنه که دشمن برای خودش درست نکنه.
@امین: لطف داری امین جان.
@بهار: نه فکر نکنم بشناسیش! تو کیو میگی؟ بهم میل بزن یا یه جوری بگو، نکنه یه دشمن خفن دیگه هم دارم نمیدونم )
:p
سیاوش لفظ دشمن خییلی خشنه! نگو :دی
ببخش که زودتر به بلاگت سر نزدم :دی خییلی تنبل شدم (((: