تا حالا شده یک خصوصیت یا یک کار از یک شخص ببینید و به خودتون بگید آیا من می تونم مثل اون باشم؟
مثلاً یک شخص رو می بینید که مثل ماشین حساب هر ضرب و تقسیم و … که ازش بپرسید در جا جواب میده… یا یک مثال بهتر، مدیران شرکت های موفق، آیا من می تونم مثل مدیر شرکت های Google، IBM، Microsoft یا Apple موفق باشم؟
آیا فقط سعی و تلاش کافیه؟ یا بعضی ها از اول توانایی ها و استعداد هایی دارند که بقیه ندارند؟ آیا اونا چون نابغه هستند به اینجا رسیدن یا این کارها رو می تونن انجام بدن؟ یک جمله ی جالب دیگه از ادیسون یادم افتاد…
“Genius is one percent inspiration and ninety-nine percent perspiration.”
Thomas Alva Edisonنبوغ یک درصد خدادادی و ۹۹ درصد سعی و تلاش است.
توماس آلوا ادیسون
(دوستان گفتن چرا همش عکس های سیاه سفید در وبلاگت قرار میدی، نهایت سعیم رو کردم یکم رنگی تر باشه!)
به نظر من این خیلی جمله ی قشنگی هست. یعنی همه می تونیم با سعی و تلاش نابغه باشیم، موفقیت های بزرگ کسب کنیم و کارهایی که به نظرمون انجامش برای ما ناممکن هست رو انجام بدیم.
خوب اما این یک جمله هست و ممکن هست درست نباشه، هر چند از یک آدم خیلی بزرگ هست. من خودم بعضی حرف ها رو تا خودم بهش نرسم نمی تونم قبول کنم.
چند مدت پیش یک کلیپ جالب در Youtube دیدم که در اون یک زن نه چندان جوان با دو دستش هم زمان با خط خیلی قشنگ و سرعت بالا یک متن رو به همراه قرینه ی اون می نوشت! یعنی یکی از اونا در آینه درست خونده می شد! (مثل نوت های داوینچی) با خودم گفتم این زن باید نابغه باشه…
یکم دیگه جستجو کردم یک کلیپ دیگه پیدا کردم که در اون یک شخص (احتمالاً) چینی با دو دست روی زمین بصورت قرینه چینی می نوشت. بعد از چند مدت دیدم داره با یک دست یک متن و با دست دیگه یک متن کاملاً متفاوت می نویسه! این دیگه خیلی باورنکردنی بود! من حتی نمی تونم با دست چپم یک کلمه ی سادرو درست بنویسم!
کلیپ های دیگه ای هم در Youtube پیدا می شن، مثلاً کاریکاتوریست ها یا نقاش هایی که با کمک هر دودست همزمان یک نقاشی رو می کشن… کافیه در Youtube عبارت write with both hands یا Ambidexterous رو سرچ کنید.
لازم به ذکره که من از چند نفر شنیدم آقای جاسبی هم می تونن همزمان با دو دست بنویسند. اول پیش خودم گفتم حتماً این انسان ها از ابتدا این پتانسیل رو داشتن و خیلی باهوش هستند که می تونن این کار رو انجام بدن… بعد شروع کردم به سرچ کردن.
در ویکیپدیا یک صفحه در این رابطه پیدا کردم که انسان ها از این نظر چند دسته هستند:
افرادی که راست دست یا Right-handedness هستند و کنترل بیشتری روی دست راست دارن، افرادی که چپ دست یا Left-handedness هستند و افرادی که Mixed-handedness هستند، یعنی بعضی کارها مثل نوشتن رو با دست چپشون بهتر انجام می دن و بعضی کارها مثل پرتاب کردن توپ رو با دست راست بهتر انجام میدن.
در آخر یک گروه با نام Ambidexterity وجود داشت که انسان های خیلی کمی جزو این دسته هستند و افرادین که با هر دو دست می تونن کارها رو به یک اندازه خوب انجام بدن! یعنی هم روی دست چپ و هم راست به یک اندازه کنترل دارن و خودشون انتخاب می کنند با دست چپ بنویسند یا راست!
البته هیچ کدوم از این ها درباره ی نوشتن هم زمان با دو دست نبود، اما این مطلب رو می رسوند که بعضی انسان ها از ابتدا قابلیت بیشتری رو در این زمینه دارن. آیا این مطلب به این مفهوم هست که اگر انسانی Ambidexterous نباشه هیچ وقت نمی تونه با دو دست بنویسه؟ اینجا بود که به خودم گفتم می شه این موضوع رو امتحان کرد و فهمید آیا با تمرین و پشتکار می شه یک Ambidexterity شد یا نه… از اون روز تصمیم گرفتم هر چند مدت سعی کنم با دست چپ بنویسم. این کار خیلی سخت بود! وقتی سعی می کردم با دست چپ بنویسم کل بدنم درد می گرفت! به خصوص گردنم… فکر کنم مغزم عضله ی انگشت کوچیک دست چپم رو با عضله ی گردنم اشتباه گرفته بود! بعد از چند مدت موقع امتحانات شد و من تمرینم رو قطع کردم.
چند مدت پیش دوباره یاد این موضوع افتادم و تصمیم گرفتم هر روز یک صفحه از یک کتاب رو با دست چپ بنویسم… این موضوع رو به چند تا از دوستام گفتم و الآن یکی از دوستای خوبم هم همین کار رو هر روز انجام می ده و برای هم دست خط اون روزمون رو میفرستیم.
کتابی که برای نوشتن انتخاب کردیم خلاصه ی کتاب “از خوب به عالی” یا همون “بهتر از خوب” نوشته ی آقای جیمز کالینز هست. (نویسنده ی کتاب ساختن برای ماندن یا Built to last)
این کتاب سعی می کنه علت موفقیت سازمان ها و مدیرانی که یک زمان عادی بودن و در زمان کمی رشد خیلی خوبی داشتن رو بررسی کنه و فکر می کنم لااقل خلاصش که ۲۵ صفحه هم بیشتر نیست ارزش خوندن داشته باشه.
من متأسفانه (البته خوشبختانه) الآن اولین صفحه ای که با دست چپ نوشتم رو ندارم، اما از اول دوره ی دوم نوشتن با دست چپم سعی کردم هر صفحه ای که نوشتم رو Scan کنم تا بتونم پیشرفتم رو (اگر پیشرفتی باشه البته) بسنجم و از این پست تصمیم دارم آخر هر پست جدید صفحه های جدیدی که نوشتم رو قرار بدم تا اولاً متعهد بشم که هر روز با دست چپ تمرین کنم و هم نظر دوستان رو درباره ی پسرفت یا پیشرفتی که داشتم بدونم.
یک درخواست هم دارم از دوستانی که این مطلب رو می خونن و اون هم اینه که اگر شما هم علاقه مند به تمرین نوشتن با دست چپ هستید در همین پست بگید. اینطوری هم ما انگیزه ی بیشتری برای ادامه داریم هم شما به خودتون اثبات میشه که آیا با سعی به همچین چیزی میشه رسید یا نه… اگر دوست داشته باشید در آخر پست ها خط شما هم با یا بدون اسم قرار میدم… الآن دو نفر هستیم، خیلی خوشحال می شم تعدادمون بیشتر بشه!
البته این فقط یک تمرینه برای شروع و اثبات اینکه آیا با سعی می تونیم یک کار به نظر غیر ممکن رو انجام بدیم یا نه! از آسون (نوشتن با دست چپ) شروع کنیم بهتر هست و بعداً می تونیم کارهای سخت تر (مثل یک مدیر خیلی موفق بودن) رو تمرین کنیم.
این هم نوشته های من با دست چپ از ۲ دی تا امروز:
دست خط شما با دست چپ بهتر از دست خط من با دست راسته! شاید باید چپ دست بشم!
داداش به حرف این و اون گوش نده، یک روز میگن سیاه سفید نزار، یک روز میگن سیاه و سفید بزار، اگه به حرف این و اون بخای گوش بدی آخرش باید تو وبلاگ جوک و اس ام اس خنده دار بنویسی ها
D:
اصولا شکستن عادت ها کار جالبی به نظر میرسه. اما من به جای نوشتن با دست چپ, Primary و Secondary Buttons روی موس رو سوییچ کردم D: یعنی همه ی کارهایی که قبلا با کلیک راست انجام میدادم الان با کلیک چپ انجام میدم . جدا لذت بخشه (((:
درود!
البته بنده بسی خوشحال می شوم وقتی می بینم کسی برای کمک به دیگران(نه لزوما!شاید هم برای کمک به خودتون!)چنین web ای رو درست کرده.من هم خوشحال می شم که نوشته هام رو بفرستم نه با چپ با راست!(من چپ دستم!)قبلا این رو امتحان کردم! اما میخوام یه چیزی بگم در مورد نابغه شدن و نشدن:من با روان پزشک های زیادی صحبت کردم.در این زمینه کتاب هم خوندم.اونا معتقدند به حرف ادیسون ولی میگن همیشه یک سری موانع یا بهتر بگم یک سری محدودیت ها هست که جلوی نابغه شدن رو می گیره.اینجا برای آدم سوال پیش میآد که اگه این,حرف درستی باشه پس نابغه ها چه جوری نابغه شدن؟بعضی از نوابغ مثل مادام کوری نابغه به دنیا نیومدن.پس مسئله ی که می مونه اراده هست.ولی واقا نمی دونم اراده به محدودیت ها می چربه یا برعکس!
سلام ! برای این آزمایشات زمان هم ثبت کن ! حدودا چقدر کند تره دست چپت ؟
سیاوش وبلاگ جدیدت مبارک!
مطالب قشنگی مینویسی.
نمیدونم کار درستیه از شما تعریف کردن یا نه ؟!
اما داداشتون با این همه قابلیت ها که داره نابغه هست نسبت به ماها اصلا نمیدونم چرا بچه های این دوره زمونه خیلی باهوش شدن واقعا هر سال بچه ها چند برابر (چند برابر) با هوش تر از بچه های سال گذشته شون می شن و فک کنم این روند رشد تصاعدی هندسی داره ! چند سال دیگه به ماها چی بگن ؟
شما هم نسبت به هم سن ها تون خوب هستین !
من مادرم (یعنی خانواده مادرم) از نظر IQ واقعا به نظر من افتضاح هست اما با پشتکار عجیبی که دارن مایه تحیر من و خونوادم شدن ؟!
یکیشون داره دکترای آمار می خونه
و بقیه هم لیسانس هستن و تا چند سال آینده شاید فوق لیسانس
از نظر مالی هم خیلی خیلی پایین بودن (تا چند سال پیش تلفن نداشتن )اما الان ماشاالله خیلی نسبت به قبل بهتر شدن همه ماشین ۱۰ میلیون به بالا دارن و خونه و …
اما من خودم با اینکه IQ م ۱۳۶% هست و وضع مالی مون هم بد نیست (هر چی خواستم تقریبا بعد مدتی فراهم بوده ) تا الان زیاد موفق نبودم و فک نکنم هم بشم (اما هنوز به فکر خرید گوگل یا IBM هستم یعنی امیدم رو از دست ندادم و تلاش میکنم )
داداش بزرگم هم IQ ش پاینه اما اونم تقریبا پشتکارش عالیه و داره موفق میشه
داداش وسطی که از من IQ ش کمتره ولی در کل IQ ش بد نیست چون پشت کار نداره هروز داریم حرکت رو به عقبش رو میبینیم و هر روز داره فرصت از دست میده !
نتیجه اینکه IQ خیلی تاثیر داره اما کمتر از پشتکار !
اگه هم زمینه ها فراهم باشه هم IQ بالا فک کنم آدم جهانی میشه و میشه مرد یا زن سال شد !
سلام م م
اوه. چه قدر جالب! اتفاقا من هم چند وقت پیش درباره ی آقای جاسبی شنیدم!!! و بعد هم شنیدم که ناپلئون هم می تونسته در یک زمان از دو طرف دو تا چیزه مختلفی را که از دو تا گوش چپ و راست می شنیده رو بنویسه!!! این یکی دیگه حرف ندارره ه ه ه ه ه ه
من هم تصمیم گرفتم این کار رو امتحان کنم! البته فعلا در حد یک موضوعی که از دو طرف بنویسم! :دی
ولی تنبلی کردم! حالا خیلی خوشحالم که شماها هم این کاررو می کنین! باعث تشویقم شدین!!! همین الان از خواهرم کتاب ؛تکنولوژی فکر و اصول سی گانه اعتماد به نفس؛ رو گرفتم که با اعتماد به نفس شروع کنم به نوشتن!!!
البته من با دست راست از رویش می نویسم! جون مغزم تا حالا دست چپ رو ترجیح می داده!!!
مشق هایم را برایتان می فرستم!
با سلام
ضمن تبریک وبلاگ جدید خواستم نظرم و در مورد – نابغه و وبلاگتون عرض کنم
اصولا انسان ها دارای استعداد های یکسانی نیستند و نابغه کسی هست که در یک یا چند بعد استعدادی بیشتر نسب به سایرین داره و تلاشی که فرد عادی برای رسیدن به استعدادی خاص انجام میده هر چند که ممکن است دقیقا همان کاری رو که می خواسته انجام بده ولی همواره با پارامتری به نام زمان درگیر بوده یعنی همیشه این پروسه زمان بر هست و به نظرم با توجه به محدود بودن سن مخصوصا سن یادگیری نمیشه کسی رو که در ۱ ساعت یک مهارتی را کسب کرده با یکی که همون مهارت رو طی یک ماه کسب کرده یکی دونست و مصداق زیادی داره و اما در مورد وبلاگ عرض کنم که این طور به نظر میرسه منفعتاین وبلاگ به نویسنده بیشتر از خواننده باشه چون من دقیقا چندین بار خواستم ایده ها تحقیق ها و …خودم تو یه جائی بنویسم و با یک نظم خاصی جلو برم ولی همیشه به علت نداشتن ذوق برای نوشتن مطالب رو مکتوب نکردم و تا ان میزانی که دوست داشتم پیشرفت رو نتونستم ثبت و نتیجه گیری کنم
چه ذوق بهتری جز خوانده شدن نوشته های ادم توسط افرادی که با علاقه می خونند موفق باشی سیاوش خان
الان دیدم کامنتی که صبح دادم نیومده! پس دوباره می‌گم:
با Morteza بسیار موافقم! :دی!
از اون خط‌خوردگی سال ۱۳۶۷ و تبدیل به ۱۳۸۷ هم بسیار استقبال کردم چون یاد خودم افتادم! :دی!
سیاوش جان ایدت خیلی جالب بود من از همین امروز تمرینو شروع می کنم نتیجشو میارم دانشگاه نشونت میدم
<D=
Alieee Be Nazare Man ! Manam 3 4 saL Pish shoroo kardam ! aLbaTe Mese Too Neveshtanoo na ! avalesh say kardam Jaye ghashogh Changaloo avaz konam ! baD Mouse am roo Ba Daste CHap Gereftam ! baSe in iNkararo kardaM Chon shenide boodam Age kesi ba 2 dast benevise dar vaGhe az 2 ghaReyee maghzesh mitune estefade koone !
Amaaa Man bade 1 mah veLesh kardaaam ! !
در خاطرم هست که وقتی نوشتن را یاد می گرفتم معلم ام می گفت “بچه های گلم مداد را دست راست تون بگیرید و مثل من بنویسید آ آ آ آ آ آ آ آ آ و در خط بعدی ب ب ب ب ب ب ب ب حالا از هر کدام یک صفحه بنویسید و فراموش نکنید که از دست راست استفاده کنید!”
ولی بعضی از بچه ها زیاد حرف های معلم را نمی فهمیدن یا در حال بازی یا در فکر خودشون بودن که تمرین را با دست چپ انجام دادن ولی من جز این افراد نبودم و این شد که راست دست شدم! هرچند که هنوز مثل بقیه آدمها مداد را دستم نمی گیرم و گاهی نوشتن یادم می ره ولی الان راست دستم.
خیلی وقته که هیچ معلم دبستانی را ندیدم ولی اگر ببینم حتماً بهش پیشنهاد می کنم برای یک سری از بچه ها آزمایش بکنه ببینه می تونه یاد بده که با دو دستشون بنویسن؟
اگه بنده اینقد دست ه چپم خوب کار می کرد الان خیلی موفق تر بودم!!!
شاید بارها این جمله را از اشخاص شنیده باشید که ( آیا سهم من از زندگی همین است؟) فضانوردان آپولو که تقریباٌ تمام عمر خود را وقف سفر به کره ماه کرده بودند، در آن لحظه افتخار آفرین و تاریخی که قدم به ماه گذاشتند احساس غرور می کردند. اما پس از آنکه به زمین برگشتند بعضی هاشان دچار افسردگی شدید شدند. آیا هدفی باقی مانده بود که انتظارش را بکشند؟ آیا هدفی بزرگتر از سفر به کره ماه ، و کشف فضای خارج از زمین وجود داشت ؟ بلی ، شاید فقط یک هدف وجود داشته باشد و آن کشف فضای روح و دل انسانی است .
همه ما نیاز داریم که دائماٌ احساس رشد عاطفی و معنوی کنیم . این غذایی است که روح ما به آن محتاج است . وقتی به هدفهایی که برای خود قرار داده اید نزدیک می شوید، فراموش نکنید که باید بلافاصله هدفی تازه برای خود انتخاب کنید و برای آینده ای که حتماٌ خواهد آمد، برنامه داشته باشید
سلام سیاوش جان !
آقا منم چون از اونجای که خیلی پایه هستم برا این کارا ! منم شروع میکنم از ۱۴ دی ماه !
اسکن میکنم میدم بهت !
یا علی ;;)
من هر روز دارم مشق هایم رو می نویسم. حتی دیروز تمام مدت سر کلاس زبان با دست راستم نوشتم. :دی البته کتابم داغون شد :دی :دی (دست چپم داشت حسودیش می شد) :پی
خب باید بگم بااینکه تازه با دست چپ مینویسی بهتر از دست راست منه (:
یادمه چند سال پیش با خودم گفتم اگه دست راستم اتفاقی واسش بیوفته تکلیف چیه ؟ واسه همین سعی کردم با دست چپ تمرین کنم ولی خیلی زود به فراموشی سپردم یا بهتر بگم انگیزه کافی نداشتم ولی الان انگیزش بوجود اومده …
در ضمن این رو هم بگم که اولین پیروزی من در این سایت حساب میشه (ایجاد انگیزه)
Salam,
Bebakhshid age nemtonam ba zabane zibaye Farsi benvisam
Syavash jan matalebe ghashangi ro namayesh dadi ke mitone harkasi ro be fekr bendazeo bara residan be ahdafesh mosamam tar o ba erade tar kone
movafagh o shad bashi
Ali
Ino ja endakhtam shayad beshe azash natije giri kard:
man vaghti 9 salam bood dastam rastam shekast. vali choon mikhastam shagerde avale madresamoo basham shoro kardam o tamame mashghhamo ba daste chapam neveshtam…sade nabood…vali anjamesh dadam choon be natijeye on fekr mikardam…be hadafi ke barayam kheyli ba arzesh bood dar on zaman…
ino migam baraye dostike neveshte bood in kar ro anjam dade o bad az modati kenar gozashte…mohem ineke bebinid ke aya hadafe ba 2 dast neveshtan baratoon che ghadr arzesh mande…dar che olaviati hast…onvaghte ke mishe ghezavat kard ke aya shoma be shekast residid ya chize digar
hamantoor ke syavash neveshte bood dar har bakhshi az zendegi masaeli dar olaviat gharar migirand…mitone neveshtan ba daste chap baraye man dar sene 9 salegi bashad…ya sabte ye sherkate movafagh dar 30 ya rah oftadan o harf zadan dar kodaki
خیلی جالب بود، یاد یه بازی تو دوران بچگی افتادم، منو خواهرم این بازی رو برای اثبات باهوش تر بودن یکی نسبت به دیگری می کردیم… P: اون بازی همین نوشتن با دست چپ بود. یه نتیجه ی جالب هم گرفتیم: اینکه نوشتن با دست چپ با گچ یا ماژیک رو تخته راحت تر از مداد و خودکار روی کاغذ و مداد راحت تر از خودکار روی کاغذ. امتحان کنید! (;
ابتدا در جواب دوستی که گفته بود: هنوز به فکر خرید گوگل یا IBM هستم یعنی امیدم رو از دست ندادم و تلاش میکنم
باید بگم : در دنیا جای کافی برای همه هست پس به جای اینکه جای کسی را بگیری سعی کن جای خودث را پیدا کنی.
بعد اینکهاز نظر همون شبکه عصبی که خودت استادش هستی، باید بگم مغز انسان به عنوان ترکیبی از بیومواد هوشمند، کاملاً تغییر پذیر و تمرین پذیره. برای مثال کسانی که هم زمان دو زبان متفاوت رو در حد زبان مادری و از دوران کودکی یاد گرفتن، مغزشون توانایی های تحلیل و آنالیز قویتری داره. شاید در ظاهر ارتباطی بین یادگیری زبان و ریاضیات کاربردی وجود نداشته باشه، اما باید مسائل رو از نظر فرآیندهای مغزی مربوط به اونها بررسی کرد.
)
اینکه کارایی مثل با دوست نوشتن، قدرت بالا در تفکیک شنوایی، تسلط عصبی و… و تمرین روزانه اونها باعث تقویت نواحی خاصی از مغز میشن، موضوعی کاملاً بدیهیه. حتی تمرینات یوگا، نماز، روزه، هنرهای رزمی، شنا و… روی بخش هایی از مغز تأثیر مستقیم دارند.
موضوع اینه که نواحی خاصی از مغز بعضی افراد از ابتدا قویتر بوده و شاید با نیاز به تمرینات کمتر، در موارد مربوط به اون ناحیه مغز نتیجه بهتری می گیرن. اما افراد دیگه هم می تونند با تکرار مغزشون رو تمرین بدن و نواحی خاصی از اون رو قویتر کنن.
مثلاً انیشتین لایه سطحی (سلول های خاکستری=هوش) بسیار پیچیده و فعالی داشته، در صورتیکه ابداً حافظه خوبی نداشته و مسائل رو فراموش می کرده. خوب این برمیگرده به نوع تمرینی که شما به مغزتون میدین.
بنابراین سعی کنید در گوش دادن به موسیقی، نگاه کردن به تصاویر و… مراقب تأثیرات این ورودی ها بر مغزتون باشید.
قابل توجه دوستانی که heavy metal و… زیاد گوش می کنند.
E , Manam Bazi
من یه بار یه کلیپ دیدم توش یه نفر دست چپ گیتار الکتریک می زد. دست چپ ها سیمای گیتار رو قرینه می کنن. یعنی سیم ۱ میشه ۶، ۲ میشه ۵، ۳ میشه ۴٫ ولی این یارو اینکارو نکرده بود. و فقط گیتارو اونوری گرفته بود. یعنی تمام پوزیسیون ها عوض میشه. اصلا سیستم عوض می شه. اونایی که گیتار می زنن تصور کنن که آکورد لا دیز ماژور سون (A#7) رو روی باره ۶ بخوان با دست چپ بگیرن باید چیکار کنن؟!!!!!!
ولی همه اینا بر میگرده به قابلیت رفتارگرایی ذهن انسان. یعنی بعد از تکرار زیاد یه کار عمل خودآگاه از Cortex به Sub-Cortex منتقل می شه که محل اجرای اعمال ناخودآگاه هستش. تمام رفتار های حرکتی انسان همینطوره و از نیمکره راست ذهن دستور میگیرن.
hum , man chap dastam , vali dust daram emtehan konam
salam , har ruz bayad aksaro sned konam ya bezaram chandta chandta befrestam ?
سلام
من آدرس وب شما رو از دوستم حامد صدیقی گرفتم.
از این که با شما آشنا شدم خوشحالم.
مطالبتون آدم رو زنده می کنه.
روحیه شما قابل تحسینه.
ان شالله از این به بعد بهتون بیشتر سر می زنم.
آمده ایم با زندگی کردن قیمت پیدا کنیم نه اینکه به هر قیمتی زندگی کنیم…..
سلام فکر جالبی بود دست خط اولم رو براتون می فرستم
سلام . منم دارم تمرین میکنم که با دو دست بنویسم ( البته تک به تک ) …….. کلا چیز چالبیه ……
یجا خوندم اگه تمرین کنید که با دو دست بنویسید مغزتون فعال تر میشه ……………
به امید روزی که همه مردم ایران و جهان مثل نابغه ها فکر کنن ………………………………………..
چرا فقط مردان
سلام. من هم اسماعیل حاجی زاده هستم از آذربایجان غربی. شهرستان. نقده حدود دو سال است که موفق شدم با دو دست همزمان وخوش خط بنویسم
سلام منم دارم تمرین میکنم با دو دست بنویسم دست چپم تقریبا روان شد